گروه  دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

گروه دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

هرکجا سازی شنیدی ، شعر و آوازی شنیدی، از دلی رازی شنیدی ، یاد ما کن.
گروه  دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

گروه دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

هرکجا سازی شنیدی ، شعر و آوازی شنیدی، از دلی رازی شنیدی ، یاد ما کن.

۸۱ سال و 2 روز

دلم حسابی حسابی تنگه

دلم میخواد بازم مثل اون موقع ها بزنم به جاده . دلم میخواد همه عمرمو برای کمک به صلح و آرامش مردم خرج کنم. به شدت احساس میکنم عمرم کوتاهه و باید زودتر بجنبم.

دو سه روز پیش به سرم زده بود پا بشم برم پاکستان . بالاخره یه نفرم اگه میتونستم یاری کنم یه نفر بود.

حسابی دلم واسه اون بچه های کوچیکی که پدر و مادرشون دیگه هیچ وقت چشم باز نمیکنن و اونها باید تا آخر دنیارو تنها باشن  می سوخت. 

واسه اون پیرزنه که تنهای تنها نشسته بود رو یه کنده درختی و به رودخانه نگاه میکرد که شاید یه نفر بیاد و بگه که پسرش زنده مونده .

من سفر میکنم. نه فقط برای کسب لذت. من سفر میکنم که خوب ببینم. خوب بشنوم و با مردم دنیا و با مردم تنها هم نشین بشم . سفر راهی برای تنفس منه .

عاشقانه مردمی رو که تا بحال بهم کمک کردن دوست دارم و همه اونهایی که فریبم دادند و خیال کردن دنیاشون قشنگ تر میشه. دلم میخواد راهی بشم.

ما هممون با هم برادر و خواهریم . چرا تنها بمونیم.  دل تنگی های همه ما انسانها  هم به اندازه دنیای مونه. اما هستند کسانی که دلتنگی هاشون از دنیاشون بزرگتره . اونها رو یاری کنیم. بچه های کوچولو بیمارو. بچه های محروم رو . بچه های فقیر . بچه هایی که تنهایی شون از دنیاشون بزرگتره . پیرمردها و پیرزن هایی که تو خانه سالمندان منتظر اومدن بچه هایی هستند که دیگه نمیان.   

عمر ما کوتاهه نکنه غافل بمیریم.

امروز ششمین روزیه که پدربزرگم فوت شده . تو غسالخونه  پیشش بودم. وقتی مردی رو دیدم که 81 سال و 2 روز زندگی کرده بود و حالا رفته بود به سفر ابد ، بیشتر احساس تنگی زمان رو کردم . 81 سال و 2 روز برای اون زمان کمی بود . اون مرد خوبی بود . تحمل غصه دیگران رو نداشت. مریضی دیگران مریضش میکرد و غصه دیگران غصه دارش. اما زیاد سفر نرفت. 81 سال و 2 روز رو کم زندگی کرد.

دلم عجیب برای خودم تنگ شده...

نظرات 5 + ارسال نظر
رضوان جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 21:41 http://rezvan88.persianblog.ir

دوست خوبم خوشحالم که در خط تیره من هستید
من از مردی می گویم که عهده دار شده بود
در مراسم تدفین دوستی،سخن بگوید
او به تاریخ های روی سنگ مزار او اشاره کرد
از آغاز ....تا پایان
او یاد آور شد که اولی تاریخ زاد روز وی است
و اشک ریزان از تاریخ بعدی سخن گفت ،
اما او گفت آنچه بیش از همه اهمیت دارد
خط تیره بین آن دو تاریخ است
(1382-1313)
زیرا این خط تیره تمام مدت زمانی را نشان می دهد
که او بر روی زمین می زیست..........
و اکنون فقط کسانی که به او عشق می ورزیدند
می دانند که ارزش این خط کوچک برای چیست
زیرا اهمیتی ندارد که دارایی ما چقدر است ؛
اتومبیل ها ....خانه ها....پول نقد،
آنچه اهمیت دراد این است که چگونه زندگی کنیم و چگونه
عشق می ورزیم و چگونه خط تیره خود را صرف کنیم
بنا بر این ؛ در این باره سخت و به تفصیل بیندیشید........
آیا چیزهایی در زندگیتان است که بخواهید تغییرشان دهید؟
چون ابدا نمی دانید چه مدت زمانی باقی مانده
که بتوانید آن را نو آرایی کنید
اگر فقط می توانستیم طوری آهسته حرکت کنیم
که آنچه درست و حقیقی است دریابیم
و همیشه کوشش کنیم تا بفهمیم که
دیگران چه احساسی دارند
و در خشمگین کردن ،کمتر چالاک باشیم
و قدر دانی بیشتری از خود نشان دهیم
و در زندگی خود به مردم چنان عشق بورزیم
که هرگز قبلا عسق نورزیده ایم
اگر با یکدیگر با احترام رفتار کنیم
و بیشتر لبخند بزنیم.......
و به خاطر داشته باشیم که این خط تیره ویژه
ممکن است فقط مدت کوتاهی ادامه داشته باشد
بنا بر این ،وقتی مدح شما خوانده می شود
و اعمال شما در دوره زندگی باز نگری می شود .....
آیا سر فراز خواهید بود از آنچه خواهند گفت
در باره این که شما خط تیره خود را چگونه صرف کردید؟
اگر شما این پیام را در یافت کردید مفهومش این است که شما برای
کسی آن را فرستاده است واقعا جایگاه ویژه دارید
"بسیار خوشحالم از این که شما در زندگی من
و بخشی از خط تیره من هستید.

ممنونم که دلتنگی من برای تو هم ارزش داشته . و ممنون که منو تو خط تیره زندگی خودت جا دادی . عمر ما کوتاهه . در صورتی که کوتاهی کنیم در دیدن و خوب دیدن . و بلند در صورتی که بلندنظر باشیم.

رسول شنبه 6 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 23:43 http://cyclotourism.blogfa.com

سلام آرش جان
در گذشت پدربزرگ گرامیتان را تسلیت عرض می کنم...

قربانت
رسول

محمد یکشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:12

آرش عزیزم
از صمیم قلب برای شما و خانواده محترم از خدا تسلی خاطر می خوام. من رو کنار خودتون ببینید.

کورش دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 16:53 http://www.angas.blogfa.com

سلام
اول بشما تسلیت عرض میکنم خدای بیامرزد وببخشایدش .
بفکرو حستان درمورد مردم پاکستان افرین میگویم
روحتان همیشه سرشار از مهر ومحبت ودستتان پر برای بخشش
باشد

همرکاب سه‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:32 http://hamrekab.blogfa.com

آرش جان ما رو هم در غمه خودت شریک بدون . یه جورایی فکر می کنم همه رفته ها کنارمون هستند . ولی چه کنیم دلتنگشون می شیم . شاد باشید .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد