گروه  دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

گروه دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

هرکجا سازی شنیدی ، شعر و آوازی شنیدی، از دلی رازی شنیدی ، یاد ما کن.
گروه  دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

گروه دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

هرکجا سازی شنیدی ، شعر و آوازی شنیدی، از دلی رازی شنیدی ، یاد ما کن.

یک کتاب مفید

امروز میخوام یه کتاب خیلی مفید که هیچ وقت چاپ نشده ولی پر از مطالب مفید در زمینه سفر با دوچرخه بدور ایرانه رو براتون بگذارم. سفرنامه فوق به نام 68 روز زندگی به سفر آقای محمد شاهکرم میپردازه که در سال 86 دور ایران رو رکاب زد و خاطرات اش و ماجراهات در سفرش رو به همراه ملاقاتش با برخی افراد که بهش کمک میکنند و باهاش دوست میشند رو نوشته. جذابیت این سفرنامه به جز مواردی که گفتم در ثبت دقیق اطلاعات مفیدیه که به درد همه سیاحان دوچرخه سوار میخوره. بنده ( آرش خزایی ) افتخار داشتم که مسئولیت جمع آوری و ویرایش این سفرنامه رو تو همون سالها به عهده داشتم .  امیدوارم خوشتون بیاد. 

  

68 روز زندگی - نوشته محمد شاهکرم  1386 

  

لینک این سفرنامه رو هم میتونید از اینجا داشته باشید. این لینک شامل مقدمه جناب محمد شاهکرم  و  علت همچین سفریه . مفیده اینم : 

http://www.irangardan.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=239&Itemid=3&lang=UTF-8

برای سال نود و یک

 

سلام. خیلی دلتنگ سفریم. خیلی وقته با دوچرخه سفر نرفتیم. این چند وقته، یکی دوساله ، همش یا تور بردیم و یا کوله ای اینور اونور رفتیم. آخرین سفر دوچرخه جدی مون برمیگرده به سفرمون به یزد که سال 88 بود. اگه بخوام رتبه بندی کنم باید بگم درخشانترین سال سفرهای دوچرخه ای ما سال 87 بود که 10 تا برنامه با دوچرخه رفتیم. یادش بخیر . چه دوران خوبی بود. حالا یه تصمیم جدی داریم. میخوایم سال 91 رو هم مثل سال 87 بکنیم . دلمون میخواد تو سال 91 کلی با دوچرخه سفر بریم. راستش بنده به عنوان سرپرست گروه دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان احساس میکنم داریم از آرمانها و اهداف خودمون که سال 83 اونها رو نوشتیم و ملاک عمل خودمون قرار دادیم فاصله میگیریم. پس نیازه که خون تازه ای رو تو رگهای این گروه قدیمی که اولین گروه دوچرخه سواری سفری و طبیعتگردی همدانه جاری کنیم و مثل سال 87 خوش بدرخشیم. بازم سفر بازم سفرنامه و باز هم کسب تجربه. منتظر گروه آنادانا در سال 91 باشید. اگه اتفاق خاصی نیافته  و مشکلات مالی نداشته باشیم تو این سال بیشتر سفرنامه های مارو با دوچرخه خواهید خواند. به امید خدا و توکل به اونی که یار همیشگی ما در تمام این سفرهامون بوده و هست. دعامون کنید تا بتونیم.  

چه کسی پاسخگوست؟

سلام. تو این پست میخوام  در مورد یه چیزی صحبت کنم که اصلا دوست نداشتم در این مورد حرفی بزنم. چون همیشه حوادث تلخ و ناراحت کننده خیلی گفتنی نیست. اما میخوام بنویسم که هم دینی که احساس میکنم به عنوان یک عضو جامعه ورزشی ایران برگردنمه رو ادا کنم و هم اینکه شاید گفتنش بتونه کمی از مسئولین رو که باعث همچین حادثه ای در پیست اسکی همدان شدند رو از خواب بیدار کنه و کمی به خودشون بیان.  

شاید خیلی ها در مورد حادثه دلخراش ریزش بهمن که جمعه 14 بهمن در پیست اسکی همدان رخ داد شنیده باشند . اگر هم نمیدونید باید بگم که این حادثه در حوالی نیمروز آدینه 14 بهمن ماه و در پی ریزش بهمن که منجر به درگذشت تعدادی از اسکی بازان شد رخ داد. و تا زمان نوشتن این مطلب هنوز امدادگران در تلاش هستند تا اجساد رو از زیر بهمن بیرون بکشند. 

حال چند سوال و احیانا مساله : 

1- چرا تا همکنون حتی مشخص نیست چند نفر زیر بهمن هستند و آمار درستی در این مورد وجود ندارد. چه بسا که اگر این آمار وجود داشت امدادرسانی و میزان تدارکات میتوانست مناسب و ممکن باشد. آیا کسی وجود ندارد که کسانی زا که در پیست مشغول اسکی هستند را از طریق مکانیسم ورود و خروج به فضای پیست شمارش نمایند؟ 

2- چرا در زمانی که احتمال ریزش بهمن بالا هست و با توجه به اینکه روز قبل از ریزش بهمن در کوههای همدان شاهد ریزش برف بودیم و لایه های قدیمی برف تبدیل به یخ شده است و لغزش بهمن تقریبا محرز به نظر می آید پیست باز و اسکی بازان مشغول اسکی هستند؟ 

3- چرا زمانی که چند نفر از کوهنوردان و اسکی بازان دلسوز که بهمن را دیده اند وقتی گزارش درگیر شدن تعدادی از افراد را در زیر بهمن میدهند تعدادی از افراد مسئول و یا غیر مسئول برای  خوش آمد دیگران و یا سرپوش گذاشتن بر اشتباهات خود آنها را متهم به شایعه سازی میکنند؟  

به نظر شما آیا اگر زودتر به داد افرادی که زیر بهمن بودند رسیده میشد اکنون بجای درگذشتگان  به آنها مصدوم نمی گفتیم؟  

4- چرا نیروهای امداد و نجات اینقدر دیر خبردار میشوند و یا شاید دیر به محل میرسند ؟  

5- در فیلمی که نگارنده شاهد آن بوده و توسط یکی از همان کوهنوردان دلسوز تهیه شده شاهد بودم که ایشان اشاره میکند که با توجه به جهت ریزش بهمن باید پایین دست را به دنبال درگیرشدگان گشت اما ساعتهای طلایی برای پیدا کردن آنها در بالا دست هدر میرود. 

6- در روزی که احتمال ریزش بهمن بسیار زیاد است چرا افرادی که مسئول هم بودند اقدام به برف کوبی میکنند ؟ و از قضا همین دستگاه برف کوب هم خود درگیر بهمن میشود و جان دو نفر از اسکی بازان را میگیرد؟ 

به نظر شما چه کسی پاسخگو است؟ 

آیا اصلاً کسی خود را نسبت به این حادثه پاسخگو میداند؟ یا باز هم شاهد داستان کی بود کی بود من نبودم خواهیم بود؟ و مانند حوادث هوایی تقصیر به گردن خلبان درگذشته میافتد ؟ 

اگر این حادثه در ژاپن اتفاق می افتاد همان شب  تمام مسئولین حادثه خودکشی میکردند . اما خوب عیب نداره اینجا ایران است.  

یاد همه آنهایی که میشناختیم و نمیشناختیم . آنهایی که با شادی آمده بودند و هم اکنون دیگر نیستند. آنهایی که آخرین روزشان جمعه بود بخیر.