گروه  دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

گروه دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

هرکجا سازی شنیدی ، شعر و آوازی شنیدی، از دلی رازی شنیدی ، یاد ما کن.
گروه  دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

گروه دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

هرکجا سازی شنیدی ، شعر و آوازی شنیدی، از دلی رازی شنیدی ، یاد ما کن.

در آغوش دریای پارس (10) یزد

میخوام این پست رو تقدیم کنم به نصرالله جلیلی فر دوست خوبم تو یزد که مهربانانه مارو در قسمتی از سفر یاری کرد و بزرگوارانه در جمع خانواده محترمش جا داد.   

همچنین میخوام این پست رو تقدیم کنم به حمزه اکبری ، حامد حسینی ، خانم امیدی مهر و محمد شاهکرم که سفرنامه رو با علاقه دنبال میکنن.

 

لطف کنید دو خط آخر در آغوش دریای پارس (1) رو بخونید تا رشته بیاد دستتون.   

نصرالله رسیده بود بهمون و خیلی از دیدن هم خوشحال شده بودیم . کلی باهم حال و احوال و بگو بخند و ... بعد نصرالله گفت دوست دارم با شما رکاب بزنم تا خونه. بنابراین فرهاد رفت نشست پشت ماشین و نصرالله دوچرخه فرهاد و گرفت و باهم رکاب زدیم تا خونه. منزل نصرالله اینا تو یه کوچه باصفا در حوالی میدان امیرچقماق یزده. یه خونه حیاط دار که تو حیاطش پره از گلدانهای کاکتوس که کار باباشه.  یه خونه که یه گلخانه داخلی داره پر از گل و یه خونه بزرگ که خیلی دنج و باصفاست.  

و از همه اینها مهم تر یه خانواده فوق العاده مهربان که مهمون رو حسابی شرمنده میکنن. یه مادر مهربون یه پدر مرد و خواهر و برادری با محبت و نجیب.  

وقتی رسیدیم به یزد نصرالله یه ناهار حسابی بهمون داد که چون خیلی گرسنه بودیم فقط خوردیم و لذت بردیم واسه همین یادم نیست چی بود.   

 

بعد از ناهار یه استراحت کردیم و بعدش همسر مهربان نصرالله که اون موقع عقد بودن اومد و پنج تایی رفتیم یزد گردی. 

زین ندا خوب نبود و باید یه فکری براش میکردیم برای همین رفتیم چندتا دوچرخه فروشی رو تو یزد دیدیم. اما متاسفانه ( البته اگه یزدی ها ناراحت نشن ) این شهر از جهت داشتن وسایل یدکی دوچرخه خیلی ضعیف و عقبه. با توجه به اینکه یزد از شهرهای صنعتی و مهم ایرانه اما این نقص برای ما خیلی ملموس بود. به طوری که یادمه یه دوچرخه فروش به خاطر داشتن یه کوله باربند دوچرخه کلی برامون کلاس گذاشت که نمیبینم کسی از این داشته باشه.   

دیگه شب شده بود که رفتیم به دیدن یکی از زیبایی های ایران . بله رفتیم به دیدن باغ زیبای دولت آباد. باغ دولت آباد از جمله زیباترین باغهای ایرانه که مربوط میشه به دوران قاجار.  بنای این مجموعه در سال ۱۱۶۰ توسط محمد تقی خان بافقی که به خان بزرگ معروف بوده ساخته شده و در حدود ۲۶۰ سال قدمت داشته و محل اقامت حاکم وقت و معاصر با شاهرخ میرزا و کریم خان زند بوده‌. در داخل بنا اتاق‌های زیادی قرار داره که در اکثر این اتاق‌ها حوضی قرار گرفته و درهای یکی از اتاق‌ها که رو به حیاط و باغ باز می‌شه، با شیشه‌های رنگارنگ با طرح‌های زیبا مزین شده که  وقتی خورشید وجود داره  و حوض ها  پرآب هستن منظره زیبایی از نقاط رنگی منعکس شده رو بر روی حوض مرمرین به نمایش می‌گذاره. در یکی دیگه از اتاق‌ها بادگیر معروف دولت آباد قرار داره که با ارتفاع  ۳۳ متر از زمین بلندترین بادگیر از نوع خود بوده و به خوبی کولر می‌تونه خنکی ساختمان رو تامین کنه.

اون شب سیمای یزد اونجا برنامه زنده داشت و به ما گفتن جوری بازدید کنید که تو کادر نباشید مارم شیطنتمون گل کرد مثلا که حواسمون نیست میرفتیم تو کادر برنامه زنده. زنگ زدیم خانواده گفتیم اگه دلتون برامون تنگ شده بزنید شبکه یزد برنامه داریم . جالبه که اونارم مارو دیدن  

  

بعد رفتیم یه بستنی حسابی تو یکی از معروفترین بستنی فروشی های یزد خوردیم. من چندتا هم شیرینی خوشمزه خوردم. اومده بودیم شهر شیرینی های خوشمزه دیگه. قطاب ، باقلوا ، لوزه ، حاجی بادوم و کیک یزدی و ... بسه بقیه اش رو نمیگم دیگه دهنتون آب افتاد.    

سال پیش تو نوروز 90 هم برای برنامه عبور از دره انجیر اومده بودیم یزد و نصرالله که اون موقع تازه باهاش آشنا شده بودیم و با ما رودربایسی داشت مارو برد یه رستوران که مثلا خیلی ویژه بود. اما از بدشانسی هفته قبلش مدیریت رستوران به کل عوض شده بود و اونجور که باید سرویس ندادن. قیافه نصرالله دیدنی بود. 

برگشتیم خونه . یه شام حسابی انتظارمون رو میکشید. دست پخت مادر نصرالله حرف نداره واقعا . فکر کنید آشپزی مشهدی و یزدی رو قاطی هم کنید چی میشه. 

اون شب بابای نصرالله چندتا خاطره قشنگ از مردم یزد برامون تعریف کرد و از پیرمرد معتقدی گفت که اعتقاد و ایمانش رو در سخت ترین شرایط حفظ کرده بود.  

یزدی ها خیلی عادت ندارن تا دیر وقت بشینن و کار بیهوده کنن. شب زود میخوابن و صبح هم سحرخیزند. ما هم تبعیت کردیم و اطاعت.

نظرات 6 + ارسال نظر
الهام پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 09:28 http://www.nomadictourism.blogfa.com

سلام
موفق باشید و در رکاب.

مهساامیدی مهر پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 09:59

درودبرگروه انادانا

توصیفی که از باغ دولت اباد داشتین بسیار عالی بود.خیلی بامزه بود قسمتی که تو کادرپخش زنده بودین.در اخرهم ممنون از محبت شما

حامد حسینی پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 14:19 http://rekabzan.blogfa.com

سلام
این قسمت هم جالب بود و با توصیفی که از حیاط خونه آقا نصرالله داشتید دلم هوای اونجا رو کرد و دوست دارم حتما اونجا رو ببینم و لذت ببرم
خوش به حالتون که شبکه استانی یزد شما رو نشون داده...کاش منم دیده بودم


یه نکته هم که هست اتفاقا به نظر من یزد یکی از شهر هایی هست که لوازم یدکی دوچرخه خوب میشه پیدا کرد ،واسه این کار باید به خیابان کاشانی و مغازه شهر دوچرخه مراجعه میکردید و حتما چیزی که نیاز داشتید میتونستید پیدا کنید...چون خودم از اونجا چند بار خردید کردم...

اتفاقا به خیابان کاشانی و مغازه شهر دوچرخه مراجعه کردیم. یادتون نره ما به همراه نصرالله که خودش یزدی بود رفته بودیم به دیدار شهر یزد.

آریامند پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 22:41

درود برشما بچه های آنادانا . سفر نامه شما واقعا خواندنی است ما با مهسا سفر نامه شما را |پیگیری می کنیم چرا که هم زیبا می نویسید و هم عاشقانه توصیف می کنید مثل گذشته بسیار جالب بود موفق باشید دوستتان دارم . بدرود

مریم خندان شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 19:28

سلام درود فراوان جناب آرش خوان.سفرنامه زیبای در آغوش دریای بارس رو از شماره ۱تا۱۰ خوندم واقعا جذاب زیبا کامله انگار ما هم تو این سفر با شما همراه بودیم.فقط ای کاش اون روز که در راه تخت جمشید بودید به خانه اون هموطن مهربان موتور سوار می رفتیدچون گفتید که خیلی ناراحت و ناامید و خسته برگشته.آرش خوان و گروه دوچرخه سواری آنادانا ژایدار شاد و ژر انرزی باشید مانند همیشه

ممسادق یکشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 18:15 http://WWW.ADOROSHK.BLOGFA.COM

سلام خدا قوت
نمی دونم به کجا و کدوم فروشگاه توی یزد سر زدین واسه خرید لوازم اما فروشگاه هایی توی یزد هستند که از نظر تنوع لوازم یدکی تو کشور بی مانند هستند هرچند تعدادشون کمه!!!!
ما بدمون نمیاد چون این احتمالا بدشانسی شما بوده والا راحت میتونستید خریدتون را انجام بدین...
اینم از بدی های در ارتباط نبودن ما و شما دوستای همرکاب و هم رشته هست! من خودم تو خونه 4نوع زین مختلف دارم!....
بازم میگم بهتره از حال هم باخبر باشیم. به امید دیدار.
09133555592 اینم شماره تلفن من.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد