گروه  دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

گروه دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

هرکجا سازی شنیدی ، شعر و آوازی شنیدی، از دلی رازی شنیدی ، یاد ما کن.
گروه  دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

گروه دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

هرکجا سازی شنیدی ، شعر و آوازی شنیدی، از دلی رازی شنیدی ، یاد ما کن.

یک حادثه

سانحه برای طبیعت مرد نامی ایران در نپال
عباس جعفری، طبیعت گرد، ایران شناس، نویسنده، عکاس و کوه نورد سرشناس ایران در سانحه‌ای ناگوار در کشور نپال ناپدید شده است

به گزارش خبرگزاری محیط‌زیست ایران دوشنبه هفته پیش در حالی‌که عباس جعفری با یک قایق کایاک یک نفره در یکی از رودخانه‌های نپال در حال قایق سواری بود، دچار حادثه شده. قایق او برگشته و از دسترس همراهان خارج شده است.

از دوشنبه تا لحظه نگارش این خبر جست‌وجوها فقط منجر به پیدا کردن قایق عباس در مرز کشور چین و نپال شده است و هنوز اثری از خود او به دست نیامده.

عباس جعفری در 25 سال گذشته در زمینه‌های مختلفی چون عکاسی، راهنمای گردشگری، کوه نوردی و تدریس اکوتوریسم فعالیت می‌کرد.

جعفری متولد 1341 است و به بیشتر قله‌های بالای 7 هزار متر جهان صعود کرده و یکی از سرشناس‌ترین کوه نوردان ایران محسوب می‌شود.

عکس‌های او از طبیعت و مردم ایران و جهان در معتبرترین نشریات بین‌المللی (ازجمله نشنال ژئوگرافیک) چاپ شده و نیز عکس‌های کتاب "راه یاب ایران" نیز منبعی است از تصاویری که جعفری در طول سفر از گوشه و کنار ایران گرفته است.

او روزنامه‌نگاری را با مجله شکار و طبیعت پیشین آغاز کرده و همیشه سفرنامه‌ها و یادداشت‌ها و عکس‌های وی در معتبرترین نشریات گردشگری کشور چاپ شده است.

وی نقش قابل‌توجهی در شناسایی بسیاری از مناطق دور افتاده و مردم بومی ایران داشـــته و می‌توان گفت بسیاری از آیین‌های ایرانی به واسطه تلاش عباس جعفری بوده که اقبال ثبت و ماندگاری پیدا کرده است.

از جعفری هم‌اکنون کتاب راه یاب بیابانگردی در ایران از سوی انتشارات فرهنگ معاصر در مرحله تدوین نهایی قرار دارد.

وی تاکنون عمدتا به‌عنوان راهنمای سفر فعال بوده و در حال حاضر دبیر گروه اکوتوریسم خبرگزاری محیط‌زیست ایران (ایرن) است.

جعفری ازجمله همکاران روزنامه همشهری ‌بوده وعکس‌های زیبای اوازطبیعت ایران بارها درصفحه اول همشهری چاپ شده است .همچنان جست‌وجوها برای یافتن عباس ادامه دارد. برای نجات او دعا کنیم. کاری جز این نمی‌توان کرد. 
 
اخرین اخبار در مورد عباس ( از تماس  با تیم جستجوی عباس در نپال)

 رادیوی سراسری نپال هر چند لحظه یک بار مشخصات عباس را اعلام کرده و از مردم محلی می خواهند در صورت یافتن نشانه ای از او به گروه های جستجو اطلاع دهند.  تلویزیون نپال نیز چندین بارتصویر عباس را نشان داده و برای یافتن او از مردم این کشور استمداد طلبیده است. عباس جعفری اکوتوریست، کوه نورد و عکاس نامدار ایرانی از دوشنبه گذشته در چین کایاک سواری در رودخانه تریشولی نپال به دام یک گرداب افتاده و مفقود شده است. قایق او در نزدیکی محل حادثه ( دو و  نیم کیلومتر) اما با وجود جستجوهای گسترده هنوز نشانه ای از خود او پیدا نشده است.

پس از اعلام خبر مفقود شدن عباس دوتن از دوستانش محمد تاجران و محمد علیان عازم نپال شدند و تیم جستجو را از لحاظ مالی، روحی و تجهیزات تقویت نمودند . در حال حاضر دو تیم 10 نفره به تیم جستجو افزوده شده است. مسیر رودخانه و مسیرهای فرعی و همچنین جنگل های حاشیه رودخانه و قبایل اطراف باید مورد بررسی و جستجو قرار گیرد. نپالی ها و تیم جستجو به یافتن عباس و زنده بودنش امیدوارند و نمونه های از این دست در این منطقه توسط جستجوگران یافته شده است علاوه بر این به دلیل اینکه عباس جعفری خود مدرس " زندگی در شرایط سخت" بوده است همچنین با توجه به وسعت منطقه و انشعاب های فراوان رودخانه و پوشش جنگلی اطراف آن احتمال زنده ماندن او هنوز وجود دارد.

 

24/6/88   جستجو برای یافتن عباس همچنان ادامه دارد. تیم جستجو سوم نیز منطقه را بار دیگر مورد چیمایش و جستجو قرار می دهد. همچنین تایید شد که قابق عباس در فاصله  دو و نیم کیلومتری محل حتادثه پیدا شده و یافتن قایق در مرز چین که در خبرهای اولیه امده بود منتفی است.

 

یوسف گم گشته بازاید به کنعان غم مخور

 25/6/88  

به گزارش تیم تجسس منطقه نپال دیروز (سه شنبه 24 شهریور) جسد یک مرد و یک زن در حاشیه رودخانه کشف گردید. جسد مرد که دارای صورتی سالم بود توسط خانم فرخنده صادق - همسر عباس جعفری - مورد شناسایی قرار گرفت و مشخص گردید که جسد مکشوفه متعلق به  عباس جعفری نمی باشد. لذا اخبار و شایعات منتشره درخصوص یافتن پیکر وی تایید نمی گردد.

رودخانه عریض و طویل تیل چو با عرض بین 200 تا 1000 متر و طولی حدود 200 کیلومتر پس از عبور از مناطق مختلف جنگلی و مردابها به اقیانوس هند می ریزد. حوادث غرق و مفقود شدن در این منطقه پرخطر زیاد اتفاق می افتد و سابقه پیداشدن جسد یا فرد زنده پس از روزهای طولانی در این منطقه وجود دارد.

مسئولین تیم های تجسس حاضر در منطقه پس از کشف این دو جسد، با انرژی مضاعف به جستجوی خویش برای دستیابی به خبرهای خوشحال کننده ای از وضعیت مربی و هنرمند گرانقدر کشورمان - عباس جعفری - پرداختند.

همچنین محل اولیه ناپدید شدن وی که امکان غواسی داشته است توسط تیم غواسی مورد کاوش قرار گرفت و به دلیل عدم یافتن ردی از وی امید نجات عباس بیش از پیش شده است.

27/6/88  طی تماس برقرار شده با تیم جستجو اعلام شد که منطقه همچنان مورد بررسی و جستجو قرار دارد و امید در تیم و همه دوستداران  عباس پرشور است.

  28/6/88  عملیات در بخش اول از محدوده های سه گانه تعیین شده برای جستجو پایان یافته و گروه های نجات بر محدوده دوم متمرکز شده اند . بخش اول شامل خود رودخانه می شده است، یعنی جایی که از بیشترین احتمال برای یافتن عباس برخورداربوده، بخش دوم محدوده ای با امکان متوسط را در بر می گیرد، که عمدتاً شامل حوزه های پایین دست و مناطق جنگلی اطراف رودخانه می شود. بخش سوم با احتمال " کم " شامل محدوده های دورتر از رودخانه می شود. نیافتن نشانه ای از عباس در محدوده شماره یک، می تواند خبری امیدوارکننده هم محسوب شود، زیرا این احتمال را که عباس رودخانه را ترک کرده و توسط خود و شاید بومیانی که او را پیدا کرده باشند، به جایی درخشکی منتقل شده باشد، افزایش می دهد .

امشب نیز تیم جستجو با افراد محلی و حرفه ای نپالی جلسه ای برای بررسی منطقه و احتمالا تغییر نحوه جستجو خواهند داشت که روند را بهتر و سریع تر نمایند. نتیجه این جلسه به زودی اطلاع رسانی خواهد شد

29/6/88   غروب، امروز تیم جستجو طی برنامه از پیش اعلام شده جستجوی خانه به خانه سمت راست رودخانه را آغاز کرده اند. هنوز اثری از عباس نیست.تیم جستجو در حال حاضر شامل فرخنده، همسر عباس و سایر دوستان او از ایران و تعدادی از راهنمایان محلی بوده که جمعا نزدیک 20 نفر هستند.از فردا تعداد بیشتری به این تیم ملحق خواهند شد.تیم نجات کشور نپال تنها در جستجوی رودخانه شرکت داشت و جستجوی خانه به خانه و خشکی به دوش عزیزان ایرانی خودمان است.از اینجا به همه آنان خسته نباشید می گوییم و امیدواریم تلاششان بی پاسخ نماند.

 برای سلامتی عباس ، فرخنده و دوستان پر تلاشمان دعا می کنیم.

 30/6/88  دوستان عزیز...

عملیات جستجو، امروز در قالب دو تیم، یکی بر روی رودخانه و دیگری در خشکی مطابق برنامه صورت گرفته است.هیچ سر نخی از عباس عزیزمان نیست. اما ما این را به فال نیک گرفته و همچنان امیدواریم که عباس خود را از رودخانه خارج کرده و شاید جایی در خشکی تحت مداواست. برای عباس ، فرخنده، محمد تاجران ،محمد علیان ،کامران، سعیده و بدری عزیز دعا می کنیم.

 

http://www.tabiatgardy.com/content/view/12/134/

زنان هوانورد

 امیلیا ایرهارت:

امیلیا در تاریخ بیست و چهارم جولای ۱۸۹۷ در یکی از شهر های کوچک ایالت کانزاس به نام " آتچیون " دیده به جهان گشود . او از همان کودکی دختری افسرده و غمگین بود که با هیچ یک از هم سن و سال های خود نمی جوشید . والدین او خیلی سعی نمودند املیای کوچک را از انزوا گری نجات داده و به دوران با طراوات کودکی برگردانند . آن ها با وجود دست تنگی و سخت بودن شرایط زندگی ، مهمانی های پی در پی به راه انداخته و از پیک نیک و کلیسا و حضور در اماکن عمومی غفلت نورزیده تا به این وسیله لبخندی بر لب های پژمرده دختر خود بر افشانند . ولی اغلب تلاش آن ها بی فایده بود . و املیا با این وضعت رشد نمود .  

  

                                املیا ایرهارت

او در سن بیست و یک سالگی با ثبت نام در یکی از آموزشگاه های خلبانی ، این حرفه را به خوبی آموخت . جسارت و نبوغ او در پرواز شگفتی همگان را بر انگیخته بود . در سال ۱۹۲۲ وی موفق شد در ارتفاع ۱۴ هزار پایی پرواز نماید . این پرواز او رکورد تازه ای برای بانوان به جا گذاشت . و همین امر سبب گردید تا کودک غمگین گذشته برای ثبت موفقیت های جدید تلاش نماید . تا این که در سال ۱۹۲۸ تصمیم می گیرد بر فراز اقیانوس اطلس پرواز نماید . کاری که پیش از او هیچ زنی این مسیر مخاطره آمیز را طی نکرده بود !

برای اولین بار در تاریخ کوششهای بشر برای تسلط بر فضا ،یک زن ،یکه و تنها و با هواپیما از اقیانوس اطلس پرواز کرد .این زن که خلبانی ورزیده و شجاع بود" امیلیا ایرهارت "نام داشت و سفر خود را در این روز از بندر" هاربرگریس "واقع در منطقه" ئنیوفوندلاند "شروع کرد .اولین خلبانی که از اقیانوس اطلس عبور کرد چارلز لبندبرگ نام داشت و آمریکائی بود.   

 

آملیا ایرهارت رکوردهای زیادی را شکست و از مردان بسیاری جلو افتاد ،او با جسارت از عهده این پرواز بر آمده و نام خود را در تاریخ هوانوردی جهان به ثبت رساند . و یک سال بعد از این ماجرا ، این بار موفق شد رکورد سرعت بیش از ۱۸۴ مایل در ساعت را بین بانوان به جا بگذارد .  

امیلیا که تبدیل به زنی قهرمان شده بود . در سال ۱۹۳۱ دل به  یک ناشر سرشناس با نام جرج پاتنم سپرده و با او ازدواج می نماید . بعد از گذشت دو ماه از زندگی مشترکشان او توانست از ساحل شرقی تا غربی آمریکا را با هواپیمای شخصی خویش پرواز نماید . کاری که پیش از او هیچ زنی انجام نداده بود . او همچنین در سال ۱۹۳۲ به تنهایی بر فرار اقیانوس اطلس به پرواز در آمد . و در سال ۱۹۳۴ نخستین فردی بود که از روی اقیانوس خروشان اطلس پرواز کرد . وقتی او  به آمریکا رسید با کمال تعجب مشاهده کرد که جمعیت کثیری در فرودگاه به استقبال او آمده اند . در میان خیل مشتاقان دیدار با بانوی قهرمان ، عکاسان و خبرنگاران متعددی با دوربین هایی از شبکه های خبری تلویزیون انتظار او را می کشیدند . در این روز پیغام تبریک روزولت رئیس جمهور ایالت متحده هم بوسیله  یکی از شبکه های تلویزیونی محلی به خانم امیلیا ارهارت ابلاغ شد .

امیلیا که تبدیل به چهره ای مشهور گردیده بود برای حفظ ارتباط با هموطنان خویش به حرفه روزنامه نگاری روی آورده و با نشریات فراوانی همکاری می نمود . وی حتی در مجالسی که از او دعوت می شد به سخنرانی می پرداخت . حضور در مجامع و محافل گوناگون و فعالیت های ژورنالیستی  سبب گردید تا رابطه اش با همسر و خانواده به سردی گراید . دیگر کار به جایی کشید که خیلی دیر به دیر با آن ها ملاقات می نمود . این نوع برخورد های بانوی قهرمان شایعاتی را بوجود آورد . مردم کوچه و بازار هر روز مطالبی مبنی بر تنش های او و همسرش منتشر می نمودند . این مسایل باعث شد تا امیلیا همانند دوران کودکی به انزوا درونی کشیده شود .   

 

پرواز در طول خط استوا ..

امیلیا ارهارت برای گریز از شایعات متعددی که پیرامون زندگی خصوصی اش منتشر شده بود ، تصمیم می گیرد پروازی در طول خط استوا انجام دهد .  نخستین تلاش او در سال ۱۹۳۷ منجر به ثبت رکورد جدیدی در پرواز بر فراز اقیانوس آرام شد . ولی متآسفانه زمانی که قصد بلند شدن از شهر هونولولو را داشت سقوط می نماید . وی در این سانحه آسیب جدی نمی بیند . ولی او را برای پروازهای خطرناک دیگر مصمم تر می نماید . در همین ایام بود که وی خود را بازنشسته نموده و از تمام فعالیت های اجتمایی اش دست می کشد .  

پرواز به دور دنیا ...

بعد از گذشت دو ماه از این حادثه ، امیلیا بار دیگر تصمیم می گیرد سفر به دور دنیا را انجام دهد . از طرفی وی قادر به تآمین هزینه های کلان این پرواز نبود . زیرا این گونه پرواز ها هزینه زیادی را در بر داشت . اما به هر حال او در تاریخ دوم جولای ۱۹۳۷ به اتفاق کمک خلبان خویش اقدام به سفر به دور دنیا می نماید . ولی هیچ کس از این تاریخ به بعد خبری از آن ها نمی شنود ! و آن ها بر روی اقیانوس ناپدید می گردند . کارشناسان بر این عقیده بودند که آن ها به دلیل کمبود سوخت به دریا سقوط کرده اند . جالب این که نیروی دریایی آمریکا چهار روز بعد از ناپدید شدن آن ها پیام های کمک ( اس . او . اس ) را از امیلیا دریافت می نمایند .  

امیلیا در ژاپن ...!!

اما بر خلاف شایعات فراوان مبنی بر مرگ این بانوی قهرمان ، عده ای بر این عقیده بودند که  دولت ژاپن آن ها را دستگیر  و به سی پون منتقل نموده است . جایی که خیلی ازآمریکایی ها آن دو را در این مکان دیده بودند . همچنین شواهدی وجود داشت که امیلیا در چند تبلیغ بازرگانی در توکیو دیده شده است ! عده دیگری نیز معتقدند وی در پرواز اقیانوس آرام زنده مانده و به  آمریکا برگشته است . و تحت کنترل دولت قرار گرفته است تا باقی عمر خویش را در سکوت و تنهایی گذارند . شاید روزی پرده های حقیقت برون افتاده و راز یکی از مشهور ترین ناپدید شدگان تاریخ بر ملا شود . در حال حاضر سوالات فراوانی در باره زندگی و مرگ او وجود دارد .

شـــاید بتوان امیلیا ایرهارت (Amelia Earhart) را بعنوان یکی از معروفترین خلبانان اینگونه پروازها و نمایشهای هوائی نام برد. علاوه بر این وی اولین خلبان زن بود که رکوردهای بسیاری از قبیل، عبور از اقیانوس اطلس، کانال انگلیس و غیره...، از خود بر جای گذاشت. 
 

 بانوی آسمان ها  :  

1948:امی جانسون با پرواز با سرعت 671 مایل در ساعت (1073کیلومتر در ساعت) و طی 19 روز رکورد جدیدی برای یک دورهء ده ساله برجا گذاشت. دلاوری های این زن جوان دنیا را شگفت زده کرد.   

20 تیرماه  1327

در چنین روزی در سال 1930 میلادی نخستین زن از انگلستان به سوی استرالیا به تنهایی به پرواز در آمد . وی  آمی جانسون نام داشت .  

 امی جانسون سال بعد ، بر فراز سرزمین هایی که اکثر آنها کشف نشده بودند پرواز کرد و به ژاپن رفت.

دریانوردان کاشف

امروز یه موضوع جدید تو وبلگمون با عنوان کاوشگران بزرگ تاریخ باز کردیم. امیدوارم مورد توجه قرار بگیره.  

جیمز کوک:  

تقریباً تمام اسرار مربوط به جنوب و مرکز اقیانوس آرام یعنی « دریای بزرگ جنوب » تا اواخر قرن 18 میلادی کشف شدند . تا آن موقع سواحل شرقی استرالیا ناشناخته بود و دوجزیره نیوزیلند یکی پنداشته میشد. اما در سال 1768 یک دریانورد و نقشه کش عالی به نام جیمز کوک ، از پلای موث انگلیس عزم سفر کرد. وظیفه تعیین شده برای او از سوی فرماندهی نیروی دریایی ، کاوش و کشیدن نقشه ای از منطقه بود . در این سفر او نقشه سواحل نیوزلند و ساحل شرقی استرالیا را کشید . سفر بعدی در سال 1772 او را به جنوبگان ( قطب جنوب ) و بسیاری از جزایر اقیانوس آرام راهنمایی کرد و سفر سوم در سال 1776 میلادی منجر به کشف جزایر هاوایی و سفر به سواحل آلاسکا شد.  

جیمز کوک در مارتون، کلیولند نزدیک شهرک میدلزبورو از توابع یورکشر متولد شد اما از کودکی با خانواده‌اش در گریت آیتون اقامت کرده بود. او که از نوجوانی شیفتهٔ دریانوردی بود نقشه‌برداری را نزد خود آموخت؛ سپس به ویتبی رفت و در کشتی‌های حمل زغال سنگ آنجا مشغول به کار شد. در میانهٔ جنگ‌های هفت ساله، کوک در نیروی دریایی سلطنتی خدمت می‌کرد و در محاصرهٔ شهر کبک در ۱۷۵۹ میلادی شرکت داشت. مقامات ارتش با مشاهدهٔ استعداد وی در مساحی، مسؤولیت نقشه‌برداری از بیشتر ورودی‌های رودخانهٔ سینت لارنس را در خلال جنگ به او سپردند. مهارت‌های کوک بار دیگر در نقشه‌برداری از سواحل نیوفوندلند در دههٔ ۱۷۶۰ میلادی به کار آمد و مورد توجه انجمن سلطنتی قرار گرفت.   

 

جیمز کوک 

سفر اول (۱۷۷۱ میلادی-۱۷۶۸ میلادی) - رصد سیارهٔ زهره

در سال ۱۷۶۶ میلادی، انجمن سلطنتی به کوک مأموریت داد تا برای رصد و ثبت کردن عبور سیارهٔ زهره از جلوی خورشید عازم اقیانوس آرام شود. وی کشتی ایندیوور(Endeavour) را برای این سفر برگزید. هیئت اکتشافی ۹۴ نفره به فرماندهی کوک در ۲۶ اوت ۱۷۶۸ میلادی بندر پلیموت را ترک کردند و در ۱۳ آوریل ۱۷۶۹ میلادی در جزیرهٔ تاهیتی پیاده شدند. به دستور کوک دژی کوچک و یک رصدخانه در محل ساخته شد و در سوم ژوئن عملیات رصد عبور سیارهٔ زهره از جلوی خورشید با موفقیت به انجام رسید؛ هر چند به علت نبود ابزار پیشرفتهٔ علمی اندازه‌گیری دقیق این پدیده ممکن نگردید.

پویش استرالیا و زلاند نو

ابل تاسمان، دریانورد هلندی نخستین اروپایی‌ای بود که موفق به کشف بخش‌هایی از سواحل استرالیا و زلاند نو شد (۱۶۴۲ میلادی)؛ ولی استعمارگران هلندی – که تاسمان برای آنها کار می‌کرد- خبر اکتشافات وی را منتشر نکردند.

در قرن هجدهم هنوز بیشتر اروپاییان از وجود قارهٔ استرالیا بی‌اطلاع بودند و تنها گزارش‌های پراکنده‌ای به آنان رسیده بود حاکی از این که در نیمکره‌ جنوبی قاره‌ای بزرگ قرار دارد به نام Terra Australis (سرزمین جنوبی). انجمن سلطنتی و بویژه یکی از اعضای آن الکساندر دالریمپل به وجود این سرزمین افسانه‌ای سخت باور داشتند و محرمانه به کوک دستور داده بودند که پس از پایان عملیات رصد سیارهٔ زهره، به سمت جنوب ادامهٔ مسیر دهد و به جستجوی قارهٔ مذکور بپردازد.

کوک یکی از اهالی تاهیتی به نام توپایا را که با آب‌های اقیانوس آرام آشنایی کامل داشت، به عنوان راهنما به کار گرفت. آنها با کمک وی به زلاند نو رسیدند و کوک برای اولین بار از تمام خطوط ساحلی جزایر زلاند نو نقشه برداشت. در نقشهٔ او فقط چند اشتباه جزئی به چشم می‌خورد. (مثلاً ً شبه‌جزیره‌ بنکس به جای جزیره گرفته شده و جزیره‌ استوارت قسمتی از جزیره‌ جنوبی به حساب آمده است.) وی همچنین تنگه‌ کوک را کشف کرد که جداکنندهٔ جزیره شمالی و جزیره جنوبی زلاند نو است و یک قرن پیشتر از چشم تاسمان دور مانده بود.

کوک سپس به سمت غرب راند تا به استرالیا رسید و کرانه‌های شرقی آن را کاوش کرد. کاشفان در ساحل خلیج کوچکی پا به خشکی گذاشتند و برای نخستین بار فرصتی یافتند تا نظری به گیاهان و جانوران استرالیا بیاندازند و با بومیان ملاقات کنند. این محل که نخستین مستعمره‌نشین بریتانیا در استرالیا شد، پوشش گیاهی بسیار متنوعی داشت؛ از این رو کوک آن را خلیج گیاهشناسی نامید. 

کوک پس از ترک خلیج مسیر خود را در امتداد ساحل به سوی شمال ادامه داد. یک اتفاق در هنگام سفر سبب شد تا کوک صخره‌های مرجانی بزرگ استرالیا راهم کشف کند؛ در ۱۱ ژوئن ۱۷۷۰ میلادی کشتی او به یکی از این صخره‌های زیرآبی برخورد و «به گِل نشست». ایندیوور از این تصادم آسیب فراوان دید و ناگزیر به دهانه‌ای رودخانه‌ای (که اکنون ایندیوور نامیده می‌شود) در شمال شرقی استرالیا هدایت گردید. تعمیر کشتی حدود هفت هفته به طول انجامید. هیئت اکتشافی این فرصت را برای بررسی وضعیت زندگی سکنهٔ محلی و گیاهان و جانوران غنیمت دانستند. چنانکه جوزف بنکس و دانیل سولاندر در مدت توقف در خشکی مجموعهٔ بزرگی از نمونه گیاهان آن نواحی را جمع‌آوری کردند. کانگوروی خاکستری هم احتمالاً ً در همین زمان شناسایی و نام آن از زبان محلی بومیان (Guugu-Yimidhirr) به زبان انگلیسی وارد گردید.

پس از آماده شدن کشتی کوک راه بازگشت را در پیش گرفت و پس از عبور از تنگه تورس میان استرالیا و گینه نو، پیمودن مسیر غربی و دور زدن دماغه امید نیک، پس از دو سال و یازده ماه به بریتانیا مراجعت کرد.

یادداشت‌های کوک بلافاصله پس از رسیدنش منتشر شد و اگرچه در محافل علمی او را همچون یک قهرمان بزرگ داشتند، در میان عامهٔ مردم جوزف بنکس گیاهشناس اشرافزاده مقبولیت بیشتری یافت. وی حتی درصدد بود تا فرماندهی دومین سفر اکتشافی کوک را بدست آورد ولی پیش از شروع سفر منصرف شد و خود را کنار کشید. 

مسیرها

سفر دوم

مدارک و اطلاعات به دست آمده از سفر اول برای بعضی اعضای انجمن سلطنتی از جمله الکساندر دالریمپل قانع‌کننده نبود. دالریمپل پیوسته می‌گفت که کوک به هدف اصلی مسافرت که همانا یافتن قارهٔ جنوبی باشد دست نیافته است. وی حاضر نبود استرالیا را به عنوان ترا آسترالیس افسانه‌ای بپذیرد و هنوز باور داشت به این که جایی در جنوب اقیانوس آرام قاره‌ای بسیار پهناور و کشف‌نشده وجود دارد. 

مجسمه کوک در انگلیس

 کوک که خود نیز مایل به حل معمای قارهٔ جنوبی بود، پیشنهاد جستجویی مجدد را به انجمن ارائه داد که پذیرفته شد. این بار او برای سفر خود دو کشتی فراهم کرد؛ رزولوشن به فرماندهی خودش و ادونچر به فرماندهی توبیاس فورنو. ناوگان کوک در ۱۳ ژوئیه ۱۷۷۲ میلادی از بندر پلیموت به راه افتاد، در ۳۰ اکتبر به دماغه هورن رسید و از آنجا مسیر جنوب شرقی را به سوی مناطق قطبی در پیش گرفت. با گذشتن از ۷۱ درجه و ۱۰ دقیقه عرض جنوبی در ۱۷ ژانویه ۱۷۷۳ میلادی، کوک و افرادش نخستین اروپاییانی شدند که مدار جنوبگان را پشت سر گذاشتند.

در ۸ فوریه دو ناخدا در مه منطقهٔ قطب یکدیگر را گم کردند. فورنو، کشتی‌اش را به زلاند نو برد و بعد از آنکه در جنگ با مائوری‌ها تعدادی از افراد خود را از دست داد، بی‌درنگ به بریتانیا بازگشت.

کوک همچنان به پوییدن دریای جنوبگان ادامه داد. حرکت کشتی به علت وجود یخکوه‌های عظیم بر سر راه با کندی بسیار صورت می‌گرفت. سرانجام پس از دو ماه، رزولوشن که برای سفرهای قطبی مجهز نبود، در محاصرهٔ توده‌های یخ از پیشروی بیشتر بازماند و کوک ناچار شد به سوی شمال تغییر مسیر دهد و کشتی را برای تعمیر و آماده‌سازی مجدد به تاهیتی ببرد.

پس از مدتی استراحت، کوک در ۱۷ سپتامبر تاهیتی را به مقصد قطب ترک گفت و یک بومی به نام «اومای» را نیز با خود همراه کرد که عملا ً معلوم شد اقیانوس آرام را به اندازهٔ «توپایا» (راهنمای سفر قبلی) نمی‌شناسد. آنها در ۳۰ ژانویه از مدار جنوبگان گذشتند ولی این بار هم تلاششان برای دست یافتن به قارهٔ فرضی بی‌نتیجه ماند؛ لذا کوک با موافقت یارانش ادامهٔ سفر را رها کرد و راه بازگشت را در پیش گرفت.

آنها کریسمس را در جزیره تیرادل فوئگو (جنوب آمریکای جنوبی) گذراندند و با دور زدن دماغه هورن در ۲۸ سپتامبر وارد اقیانوس اطلس شدند، در ۲۱ مارس ۱۷۷۵ میلادی در ساحل دماغه امید نیک لنگر انداختند و سرانجام در ۳۰ ژوئیه ۱۷۷۵ میلادی به بریتانیا رسیدند.

با بازگشت کوک به وطن مردم شناخت بیشتری از ناحیهٔ قطب جنوب پیدا کردند و افسانهٔ قارهٔ سرسبز و پهناور ترا آسترالیس رفته رفته به فراموشی سپرده شد. اگر چه کوک و یارانش به هدف مهم مأموریت خود یعنی یافتن قارهٔ جنوبی دست نیافتند ولی چند جزیرهٔ جدید را کشف و تعدادی دیگر را نقشه‌برداری و موقعیت‌یابی کردند که عبارت‌اند از: جزیره مرجانی هِروی (مانوئه فعلی) که بخشی است از جزایر کوک، جزیره ائووا، جزیره فرندلی (تونگای فعلی)، جزیره ایستر، جزیره نیوئه، جزایر مارکیز، جزایر هبرید جدید و جزایر کالدونیای جدید.

دستاورد دیگر این سفر آزمایش موفقیت‌آمیز زمان‌سنج جان هریسون بود. با استفاده از این ابزار برای اولین بار اندازه‌گیری دقیق عرض جغرافیایی در دریا امکان‌پذیر گردید.  

جیمز کوک

سفر سوم

شهرت و اعتبار کوک پس از پایان سفر دوم دو چندان شد و نیروی دریایی به وی بازنشستگی افتخاری اعطا کرد. ولی کوک زندگی دور از دریا را دوست نداشت. چند ماه بعد او مهیای سومین سفر اکتشافی خود، این بار به مقصد گذرگاه شمال غربی بود. گذرگاه شمال غربی معبری است که اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام را از طریق مجمع‌الجزایر قطبی کانادا به یکدیگر متصل می‌کند و در بیشتر مواقع سال از یخ پوشیده است. کوک می‌خواست با عبور از این گذرگاه به‌وسیلهٔ کشتی یک راه میانبر دریایی بین دو اقیانوس برقرار کند.

به دلیل اهمیت فراوان این مسافرت برنامه‌ریزی آن مخفیانه انجام گرفت؛ بطوریکه مردم خیال می‌کردند این سفر برای بازگرداندن اومای - راهنمای بومی کوک- به تاهیتی ترتیب داده شده است.

در این سفر آخر کوک بار دیگر فرماندهی کشتی رزولوشن را عهده‌دار بود و ناخدا چارلز کلرک هم با کشتی دیسکاوری او را همراهی می‌کرد. این دو در ۱۲ ژوئیه ۱۷۷۶ میلادی بریتانیا را به سوی جنوب اقیانوس آرام ترک کردند. پس از پیاده کردن اومای در جزیره‌اش، راه شمال را در پیش گرفتند و از خط استوا عبور کردند. در ۱۸ ژانویه ۱۷۷۸ میلادی جزایر هاوایی را کشف کردند و به عنوان اولین گروه اروپاییان بر آن پا گذاشتند. کوک این خشکی‌ها را به یاد ارل آو سندویچ، لرد اول دریاداری وقت، «جزایر سندویچ» نامید. پس از چند هفته استراحت در هاوایی، دریانوردان عازم قاره آمریکا شدند و کوک سواحل غربی آمریکای شمالی را از کالیفرنیا تا تنگه برینگ کاوش و نقشه‌برداری کرد. هرچه به قطب نزدیک‌تر می‌شدند، هوا بیشتر رو به سردی می‌گذاشت. با گذشتن از تنگه برینگ و مدار شمالگان توده‌های یخ شناور از هر سو نمایان شدند. عاقبت در ۷۰ درجه و ۴۴ دقیقه عرض شمالی، کشتی‌ها از حرکت باز ماندند زیرا دریای پیش رویشان کاملاً یخ بسته بود. کوک با توافق همگان به هاوایی مراجعت کرد و ناوگان در خلیج کیالاکه‌کوا لنگر انداخت.

جزیره‌نشینان ابتدا به گرمی از کوک و افرادش استقبال و پذیرایی کردند ولی چند هفته بعد به دلایل نامعلومی بین بریتانیایی‌ها و بومیان اختلاف افتاد تا اینکه در ۱۳ فوریه یکی از قایق‌های ناوگان به سرقت رفت. چنین دزدی‌هایی در تاهیتی و جزایر دیگر امری عادی بود و معمولاً کوک تعدادی از بومیان را نگه می‌داشت تا اشیاء مسروقه بازگردانده شود. اما این بار وی بسیار خشمگین شده بود و فردای آن روز با ده ملوان به ساحل رفت و خواست تا سلطان را به گروگان بگیرد. بومیان دستور او را نپذیرفتند و جنگی شدید بین دو طرف درگرفت که در طی آن کوک و پنج بریتانیایی کشته و بقیه مجبور به عقب‌نشینی شدند.

چند روز بعد کشتی‌ها بدون فرمانده بزرگ خود هاوایی را ترک کردند. چارلز کلرک جانشین کوک می‌خواست و کوشید مأموریت کشف گذرگاه شمال غربی را به پایان برساند ولی ملوانان مایل به ادامهٔ سفر نبودند؛ از این رو دو تن از یاران کوک به نام‌های جان گور و جیمز کینگ فرماندهی رزولوشن و ادونچر را به عهده گرفتند و در ۴ اوت ۱۷۸۰ به بریتانیا بازشان گرداندند.

ناخدا کوک و افرادش با چند حیوان کاملاً ناشناخته برای اروپاییان ، برخورد کردند . کانگورو آنها را شگفت زده کرد. کوک نوشت « آنرا با سگ وحشی اشتباه گرفته بودم ولی طرز دویدنش او را شبیه خرگوش کرده بود»

جیمز کوک در 27 اکتبر 1728 متولد شد و در 14 فوریه 1779 میلادی در سن 50 سالگی از دنیا رفت.

 همسر کوک الیزابت باتس فرزندان او به ترتیب جیمز , ناتانیل , الیزابت , جوزف , جورج , هیو نام داشتند.

 امضاء جیمز کوک