اغلب ما آنچنان به مسائل روزمره مشغولیم که فرصت نمی کنیم در مورد سوالات مهمی که هر انسانی با آن روبه روست بیندیشیم، اینکه نقش و جایگاه ما در این جهان چیست؟ اینکه ما از کجا آمده ایم و پس از این به کجا خواهیم رفت؟ و اینکه اکنون در کجای جهان ایستاده ایم و چکار باید بکنیم؟
اما هنگامی که از زمین دور می شویم و قدم به عرصه بیکران فضا می گذاریم تازه می فهمیم که ما و مسائلی که اغلب ذهنمان را به خود مشغول کرده اند، چقدر حقیر و ناچیزند و اینکه ما از چه حقایق بینهایتی غافل بوده ایم.
حال لطفاً به این تصویر به دقت نگاه کنید. هنگامی که در سال 1990 کاوشگر فضایی وویجر 1 پس از یک سفر فضایی سیزده ساله به مرزهای منظومه شمسی رسیده بود، با فرمانی که توسط کارل ساگان، اخترفیزیکدان مشهور از مرکز کنترل ناسا صادر شد، برای آخرین بار روی خود را به سوی منظومه شمسی بازگرداند تا پیش از خداحافظی، از فاصله شش میلیارد کیلومتری عکسی یادگاری از سیاره ما بگیرد.
لطفاً به تصویر به دقت نگاه کنید. آن نقطه کوچک، همانجایی است که ما و شش و نیم میلیارد انسان دیگر هم اکنون بر روی آن زندگی می کنیم. برای آنکه بتوانید این نقطه را که به زحمت دیده می شود تشخیص دهید، دور آن با دایره آبی رنگی مشخص شده است. آن نقطه کوچک وسط دایره، آری آن نقطه کوچک، همانجایی است که همگی ما اکنون بر روی آن هستیم. چقدر در برابر بیکرانگی فضا کوچک و ناچیز است. واقعا عجیب است، عجیب است که ما خودمان را و مسائلمان را در این عالم بیکران، اینقدر بزرگ و مهم می پنداریم.
خود کارل ساگان هم تعبیر زیبایی از این عکس دارد که آنرا در زیر می آوریم. ساگان می گوید:
"دوباره به این نقطه نگاه کنید. همین جاست. خانه ما اینجاست. ما اینجاییم. تمام کسانی که دوستشان دارید، تمام کسانی که می شناسید، تمام کسانی که تابحال چیزی در موردشان شنیده اید، تمام کسانی که وجود داشته اند همگی زندگی شان را در اینجا سپری کرده اند.
برآیند تمام خوشی ها و رنج های ما در همین نقطه جمع شده است. هزاران مذهب، ایدئولوژی و دکترین اقتصادی که آفرینندگانشان از صحت آنها کاملا مطمئن بوده اند، تمامی شکارچیان و صیادان، تمامی قهرمانان و بزدلان، تمامی آفرینندگان و ویران کنندگان تمدن ها، تمامی پادشاهان و رعایا، تمامی زوج های جوان عاشق، تمامی پدران و مادران، کودکان امیدوار، مخترعان و مکتشفان، تمامی معلمان اخلاق، تمامی سیاستمداران فاسد، تمامی ابرستاره ها، تمامی رهبران کبیر، تمامی قدیسان و گناهکاران تاریخ در آنجا زیسته اند، در این ذره غبار که در فضای بیکران در مقابل اشعه خورشید شناور است.
زمین ذره ای خُرد در مقابل عظمت جهان است. به رودهای خون که توسط امپراطوران و ژنرال ها بر زمین جاری شده، البته با عظمت و فاتحانه، بیاندیشید. این خونریزان، اربابان لحظاتی از قسمت کوچکی از این نقطه بوده اند. به بی رحمی های بی پایانی که ساکنان گوشه ای از این نقطه، توسط ساکنان گوشه ای دیگر (که از این فاصله نمیتوان آنها را از هم بازشناخت) متحمل شده اند بیاندیشید، چقدر اینان به کشتن یکدیگر مشتاقند، چقدر با حرارت از یکدیگر متنفرند.
تمامی شکوه و جلال ما، تمامی حس خود مهم بینی بی پایان ما، توهم اینکه ما دارای موقعیتی ممتاز در پهنه گیتی هستیم، همگی به واسطه این عکس به چالش کشیده می شوند. سیاره ما لکه ای گم شده در تاریکی کهکشانهاست. در این تیرگی و عظمت بی پایان، هیچ نشانه ای از اینکه کمکی از جایی میرسد تا ما را از شر خودمان در امان نگاه دارد دیده نمیشود. زمین، تنها جای شناخته شده است که قابلیت زیست دارد. هیچ جایی نیست، حداقل در آینده نزدیک که گونه بشر بتواند به آنجا مهاجرت کند. خوشتان بیاید یا نه، زمین تنها جایی است که در آن می توانیم روی پای مان بایستیم.
گفته شده که کیهان شناسی، تجربه ای است شخصیت ساز که فرد را فروتن می سازد. شاید هیچ تصویری بهتر از این، غرور ابلهانه و نابخردانه نوع بشر را در دنیای کوچکش به نمایش نگذارد. برای من، این تصویر تاکیدی است بر مسئولیت ما در جهت برخورد مهربانانه تر ما با همدیگر، و سعی در گرامی داشتن و حفظ کردن این نقطه آبی کمرنگ، تنها خانه ای که تاکنون شناخته ایم
آرش جان عالی بود
یه کلیپ ازش دیده بودم ولی مشغله ی ذهنی نگذاشته بود روی اون تامل کنم، اما از حرفا و نوشته های شما که نمیشه بی تامل رد شد.
ممنون به خاطر حس خوبی که سر صبح بهم دادی عزیز
سلام آرش جان
راستش اینقدر این نوشته شما منو به فکر مشغول کرد که دیگه نمیدونم چی بگم.......................
اگر بخواهیک کوچکی خود را نسبت به خداوند مقایسه کنیم چه چیزی را باید به عنوان مقیاس قرار داد ؟! واقعا تصویر حیرت انگیزی هست
درود بر آرش عزیز
خوشحال شدم کامنتتو دیدم.
بسیار خوشحالتر خواهم شد اگر خودت را ببینم
به خانواده محترم سلام گرم منو برسون
پایدار باشی
سلام آرش و ندای عزیز
مطلب خیلی جالبی بود.
موفق باشید .
عکسا چی شد؟؟؟
سلام.امیدوارم خوب باشین
عکس تامل برانگیزیه.دارم فکر میکنم خدا،دنیای به این بزرگی رو ساخته واسه چی وقتی همه آدما فقط تو یه نقطه جا شدند!!!!
سلام شهین جان. متشکرم که نظر دادی. اما من با شما هم نظر نیستم . مگه همه عالم متعلق به ماست. به نظر من شاید یه موجود فضایی یه گوشه دنیا نشسته و به همین یک نقطه نگاه میکنه و میگه خدایا این یه نقطه رو برای چی آفریدی تا یه مشت جنایتکار و بی اعتقاد توش زندگی کنن و همدیگرو بکشن و همون یه نقطه رو یه خونه اشونه رو از بین ببرن. فقط به خاطر اینکه بیشتر جمع کنن و بیشتر به بقیه زور بگن. شایدم راست بگه.
وبسایت ZORAQ.com، مرکز پژوهشهای تعطیلات نو، خانهی جهانگرد استان تهران و انجمن صنفی راهنمایان گردشگری استان تهران، با هدف ترویج فرهنگ و آداب سفر، اقدام به برگزاری مسابقهی سفرنامهنویسی تحت عنوان «مسابقهی سفرنامهنویسی ناصرخسرو فبادیانی» کردهاند. این مسابقه در هفت قالب سفرنامهی تالیفشده، سفرنامهی ترجمهشده، فیلم، گزارش صوتی، عکس، بخش ویژه و بخش دیجیتال برگزار میگردد.
ضمن قدردانی از نگاه مسئولانهی شما در ثبت ماهیت سفر، بدینوسیله به اطلاع میرساند که وبلاگ شما، به عنوان یکی از صد و سی وبلاگ برگزیده، به مرحلهی داوری بخش دیجیتال این جشنواره، راه یافته است. از شما دعوت میشود تا با ثبتنام در صفحهی www.safarnegar.com/closing، در مراسم اختتامیهی جشنوارهی سفرنامهنویسی ناصرخسرو قبادیانی حضور بههم رسانید.
اسامی سه وبلاگنویس برتر، در روز اختتامیه اعلام شده و با اهدای جوایز ارزندهای، از آنها تقدیر خواهد شد.
وبسایت جشنوارهی سفرنامهنویسی ناصرخسرو: http://www.safarnegar.com
لیست وبلاگهای برگزیدهی بخش دیجیتال: http://www.safarnegar.com/weblog-candidates
سلام. علوی هستم . روز ۱۰ بهمن ... روز جشن سده ایرانیان با شما برای اولین بار ملاقات کردم و خیلی خوشحال و سرخوش شدم. چون قبلا وبلاگتون رو خونده بودمو برام جالب بود که یه نفر اهل طبیعت و زمین قشنگمون رو تو همدان دیدم. شما هم از وبلاگم دیدن کنید و نظر بدید. ممنون
سلام آرش.
یه سری بهت زدیم ببینیم چه خبره!
آره جمع بستم ببینیم چه خبره
آخه دوتایی باهم داریم میبینیم
حالا ان شاالله وقتی کامل مطالب رو خوندم یه نظر توپ میذارم
فقط خواستم بگم که ما اومدیم..........
موفق باشید. مطلب رو کامل خوندید منتظر نظراتتون هستم
بازم سلام. ادرس وبلاگم رو اصلاح کردم. بازم بهتون سر میزنم.