راهنماهای طبیعتگردی و محققین علوم طبیعی و عکاسان حیات وحش و شاید بعضی شکارچیان، ساعتهای بسیاری را در طبیعت میگذرانند و بالطبع به عناوین مختلف با حیات وحش جانوری و گیاهی سروکار دارند ولی انگشت شمارند از این جمع که به اندازه عکاسان حیات وحش به جانوران وحشی نزدیک شده و از دیدن شگفتیهای آفرینش آنها غرق در حیرت شوند. اول صبح زمانی که کبکها و تیهوها پس از خوردن آب سر به آسمان میسایند و در اوج لذت شروع به آواز خواندن میکنند یا یک پازن زیبا که برفراز صخرهای بس بلند و سخت برای ما و آسمان برای او مغرورانه و با صلابت ایستاده است یا پرشهای بلند و هنرمندانه قوچ و میشها در هنگام فرار از دشمن و... کمتر انسانی است که چنین لحظاتی را درک کرده باشد و چقدر لذت بخش است ثبت هنرمندانه این لحظات توسط انسانهایی اهل ذوق و هنر (مثل شما) که به اندازه کافی راجع به حیات وحش و عکاسی و هنرمندانه اندیشیدن میدانند.. آیا شکارچیان که از نزدیک شدن به حیات وحش را به خصوص برای حیواناتی که شکار میشوند، هنری بزرگ میدانند، اطلاع دارند که برای گرفتن یک عکس خوب از یک پستاندار بزرگ جثهای همچون قوچ و میش یا کل و بز باید به فاصله 40-70 متری آنها رفت و درهمان حالت علاوه بر جهت باد و ایجاد نکردن صدا به زاویه نور که بر موضوع میتابد و نحوه ایستادن آنها و پس زمینهای که باید مناسب باشد و رفتارسنجی صحیح حیوان و... دقت کرد؟ بنابراین چطور شلیک از فواصل 100-300 متری (به استناد گفته خود شکارچیان) به موجودی که توانایی دفاع از خویش را ندارد هنرمندانه میدانند و به خون غلتیدن آخرین جمعیـتهای قوچ و میش و کل وبز ایران را که در ردههای بالای طبقهبندی گونههای درمعرض خطر در سطح جهانی قرار دارند و حتی زنده عکس گرفتن از یک حیوان تیرخورده را که در حال زجر است یک هنر میدانند؟! چرا به جای صدای وحشتناک یک شلیک را با صدای یک کلیک نرم و آرام شاتر یک دوربین خوب عوض نمیکنند؟! چون در نهایت با کمی تفاوت، نتیجه یکی است. در حالت اول در صورت موفقیت یک عکس پیروزمندانه با یک حیوان غرق در خون است و در حالت دوم فریز کردن زمان و مکان آن حیوان زیبا از دایره دید شما برروی سنسور و یا نگاتیو دوربین شما. ولی آن تفاوت اندک در این است که در حالت دوم آن حیوان زیبا (با شاخهایی که شما عاشق آنهایید) پس از نگاهی کوتاه به شما با جستهایی بلند و زیبا که لذت ثبت آن را دو چندان میکند در آغوش مهربان طبیعت باقی میماند و با قابی زیبا زینتبخش خانهها خواهد شد. اگر نتیجه کار را به هر کس نشان دهید به خاطر رفتار هنرمندانه و مهربانانه شما با طبیعت به اوج انسانیت شما تبریک خواهد گفت.
تجربیات
عکاسی ازحیات وحش ایران:
همیشه با این تصور به طبیعت بروید که عکسهایی بگیرید تا نحوه تفکر شما نسبت به
موضوع یا احساس لطیف حیوانی که عکس میگیرید به مخاطبی که عکس شما را میبیند،
منتقل شود. در این زمینه چند مثال با عکس خواهم آورد که بیشتر به این موضوع توجه
کنید:
مثال اول: استفاده مناسب از انعکاس حیوانات درآب:
حیوانات در طبیعت ایران- به دلیل داشتن اقلیم نیمهخشک- همچون انسان به آب این
مایه حیات بسیار اهمیت داده و از محیطهای آبی بسیار لذت میبرند. انتقال این حس
لذت و استفاده مناسب از زاویه نور مناسب و انعکاس موضوع در آب به ویژه در سرچشمهها
و آبشخورها میتواند به شما در گرفتن عکسی زبیا کمک کند. بدین ترتیب شما فقط یک
حیوان را در کادر ثبت نکردید، بلکه حس لذت بردن از زندگی موضوعتان را به مخاطبتان
منتقل کردید. این میتواند یک ثبت هنرمندانه باشد و بالطبع اگر هزاران عکس این
چنینی حتی از موضوعات تکراری بگیرید برای مخاطب شما جذاب خواهد بود.
مثال دوم: سعی کنید از پرندگان یا تجمع آنها در پرواز عکاسی کنید:
برای عکاسی از بیشتر پرندگان در پرواز، به سرعتهای شاتر بالا و فیلمهایی با
حساسیت بالا (Iso بالا در بدنههای دیجیتال) و لنزهای تله بلند فیکس نیاز دارید..
از سرعتهای شاتر بالای 1200 و از 400 Iso استفاده کنید معمولا
پرندگان شکاری بلندپرواز را به عنوان مدل عکاسی انتخاب کنید. در فصل پاییز و بهار
در ارتفاعات بالای 2200 متر مناطق کوهستانی کشور میتوانید انواع عقابها و کرکسها
را بیابید. بهترین زمان برای عکاسی از پرندگان در پرواز از 7-10 صبح و از 3-4
بعدازظهر است. ابتدا محلی که پرندگان شکاری مشغول چرخ زدن بر روی جبههای هوا در
آن ناحیه هستند در نظر بگیرید و مکان مناسبی که کمتر دیده شوید و نیز زاویه مناسبی
با موضوع داشته باشید پیدا کرده و بنشینید و منتظر فرصت مناسب بمانید. از جمله
بهترین نواحی کوهستانی کشور میتوان به منطقه حفاظت شده گلول سرانی خراسان شمالی و
پارک ملی تندوره خراسان رضوی و منطقه حفاظت شده پرور سمنان و نواحی کوهستانی پارک
ملی گلستان اشاره کرد. دیگر مکان مناسب تالابهای دارای نیزار هستند که اکثرا
انواع سنقرها و شاهینها را در حال چرخ زدن و شکار در اطراف آنها میتوانید پیدا
کنید. بهترین تالابها که تجربیات خوبی در زمینه عکاسی در آنها داشتم میتوان به
تالاب میانکاله و گمیشان درشمال کشور و تالاب قوریگل و کانی برازان در شمال غرب
کشور و تالاب خورخوران و منطقه حفاظت شده مند و حله در جنوب کشور اشاره کرد.
مثال سوم: انتقال حس حرکت و جنب و جوش حیوان:
موضوعات ثابت و بیحرکت شاید برای بسیاری از مخاطبین چندان جذاب نباشند. یک تکنیک
ساده که کمک شایانی در انتقال حس حرکت میکند این است که دوربین را به سمت موضوعی
که در حال دویدن است، بچرخانید. برای اولویت شاتر بالاتر از 400 Iso-650 استفاده کنید. نیم شاتر
گرفته و سعی کنید حرکت دستتان را با دوربین و سوژه در حال دویدن هماهنگ کنید و در
لحظه مناسب شاتر را تا انتها فشار دهید. در این حالت پس زمینه کاملا محو شده و
سوژه شما را واضح خواهد بود و انتقال حس حرکت به صورت کامل منتقل خواهد شد. در
صورتی که امکان تکرار وجود دارد میتوانید با سرعتهای شاتر مختلف امتحان کنید تا
بهترین نتیجه حاصل شود و گرنه د رحالت p این کار را انجام دهید.
استفاده مناسب از نور
ما دو زمان طلایی درعکاسی حیات وحش داریم که به دلیل زاویه نور مناسب و رنگهای
افسانهای آنها سعی کنید درحد امکان در این زمانها در فیلد باشید. یکی صبح زود در
نیم ساعت اولی که آفتاب تازه طلوع کرده است. در این زمان شما هیچگونه سایهای
برروی موضوعتان ندارید و رنگها بسیار جذاب و خیرهکننده به نظر میرسند. زمان
دیگر نزدیک غروب آفتاب است که به خصوص در تالابها از تجمع پرندگان میتوان عکسهای
فوقالعادهای گرفت.
ثبت نمایشها و رفتارهای خاص:
پرندگان و پستانداران دارای انواع نمایشهای جنسی به خصوص در فصل تولیدمثل و نیز
دارای رفتارهای خاصی در نوع تغذیه و قلمروطلبیشان هستند که با ثبت آنها میتوانید
مخاطبین خود را به هیجان آورید. با کمی مطالعه در زمینه این رفتارها و حدس زدن
مناسب برای ثبت این لحظات میتوانید باعث پیشرفت در فرایند عکاسی شوید.
پیاده روی در مسیر دایره وار
چرا در مسیر دایره وار پیاده روی میکنیم؟
تمایل
همه ما به حرکت برروی مسیری دایره وار به خاطر تفاوت در طول قدم هایمان است. این
تفاوت سبب میشود که فرد هنگام پیاده روی معمولی تغییر جهت بدهد.
ارتش امپریال
آلمان تحقیقاتی بر روی سربازان انجام داد تا به آنها کمک کند که این انحراف مسیر را
تصحیح کنند. میزان این انحراف وقتی که با سرعت پیاده روی میکنیم یا وقتی سر رو به
جلو قرار دارد مثل هنگامی که کوله پشتی حمل میکنیم بیشتر است. دور یک دایره کامل را
زدن بین یک یا شش ساعت طول میکشد.
دلایل دیگر انحراف از یک مسیر مستقیم به شرح زیر
است:
همه ما دارای «چشم غالب» هستیم. اگر با انگشت نشانه خود نقطه ای را در
دوردست درحالی که هر دو چشم شما باز است نشانه بروید خواهید دید که انگشت شما تنها
توسط یکی از چشمهایتان دنبال میشود.
عدم ایجاد تعادل در محتویات کوله پشتی یا
خوب قرار نگرفتن کوله پشتی روی پشت شما باعث ایجاد انحراف میشود.
کسانی که
صورتشان را درمقابل موانع مانند: وزش باد،باران، شیب تند یک تپه، توفان شن و نور
خورشید برمی گردانند بیشتر درمعرض چنین انحرافاتی قرار میگیرند.
هنگامی که افراد
به مانعی برمیخورند همیشه از سمت راست مانع آن را دور میرنند و طبیعتاً کمی منحرف
میشوند. این مطلب در مطالعات ارتش سوئیس بر روی مسافرتهای کوهستانی نشان داده شده
است.
چگونه در یک خط مستقیم حرکت کنیم؟
«کوتاهترین مسیر بین دو نقطه
است.»
در یک فضای باز و بدون درخت نشانه ای را انتخاب کنید و به سمت آن حرکت
کنید.
دو نشانه بارز در جلوی خود انتخاب کرده و آنها را به هم وصل کنید یا دو
نقطه یا نشانه در پشت سر خود انتخاب کنید و آنها را به هم وصل کنید. هراز چند گاهی
به عقب نگاه کنید تا مطمئن شوید در مسیر درست حرکت میکنید.
اگر فقط یک نشانه پیش
رو دارید، یکی دیگر بسازید. (مثلاً پرچمی بر روی یک بلندی)
اگر گروهی از افراد
درحال پیاده روی در منطقه ای هستند که تقریباً بدون هیچ نشانه و نمادی است میتوان
از خود افراد گروه به عنوان نشانه استفاده کرد. افراد با فاصله های مشخص از یکدیگر
حرکت میکنند به طوری که فاصله نفر آخر به اندازه ای است که در طول مسیر، نفر جلو و
همچنین صف افراد درحال حرکت را ببیند. نفر آخر توسط افراد گروه با نفر جلو در تماس
است وقتی احساس میکند که نفر جلو از مسیر مورد نظر منحرف شده به او علامت میدهد که
به مسیر اصلی برگردد. این روش در روزهای برقی سخت کاربردی است. (در روزهای برفی
افراد باید با طناب به هم وصل شده باشند.)
در تاریکی یا مه، فریاد زدن نفر آخر و
یا انتقال پیام به صورت فرد به فرد (از ته صف به سمت جلو) راههای مناسبی برای حفظ
مسیر میباشد.
رسیدن به صدایی که از دور میآید نیز میتواند مقصد مسیر حرکت ما
باشد. برای تعیین جهت گوشهای خود را تیز کنید و سرتان را به سمت صدای مورد نظر کج
کنید تا بتوانید جهت بلندترین صدایی را که در فضاست تشخیص دهید.
مسافت را
حدس بزنید
64 متری دهان و چشم های افراد به خوبی قابل تشخیص است.
91 متری چشم
ها به شکل نقطه دیده میشود.
183 متری ویژگی های کلی پوشش و لباس قابل تشخیص
هستند.
274 متری صورتها را میتوان دید.
457 رنگ لباسها قابل تشخیص
است.
6/1 کیلومتر تنه درختان بزرگ دیده میشود.
4 کیلومتر دودکش و پنجره خانه
قابل دیدن است.
10 کیلومتر خانه های بزرگ، سیلوها و برجها قابل تشخیص
هستند.
محاسبه مسافت
توانایی در محاسبه مسافت در شرایط مختلف زنده مانی
بسیار مهم است. زیرا محاسبه درست مسافت به شما کمک میکند نیروی باقیمانده خود را
حفظ کنید، ارتفاع را تخمین بزنید و زمان رسیدن به مقصد را با توجه به سرعت حرکت خود
حدس بزنید.
شمارش قدم (هر قدم به عنوان یک فاصله)
طول قدمهای یک فرد با
قد متوسط، تقریباً 76 سانتیمتر است و مسافت سه کیلومتر را روی زمین صاف در مدت یک
ساعت طی خواهد کرد. آیا میخواهید متوسط قدمهای خود را بدانید؟
برای این کار تنها
مقدار مسافتی را که پای راست شما طی میکند مدنظر داشته باشید، وقتی که به 100 قدم
رسیدید آن مسافت را در دو ضرب کنید.
برای اینکه در شمارش اشتباه
نکنید.
اشیاء در مواقع زیر نزدیکتر از واقعیت دیده میشوند:
وقتی که از
بالای یک تپه
وقتی که نور روشن بر روی شیء میتابد.
هوا صاف است.
وقتی که
به سطح آب، یا سطح برف یا شنزار نگاه میکنید.
اشیاء در مواقع زیر دورتر از
واقعیت دیده میشوند:
نور کم است.
از روی سطحی موج دار به شی نگاه
میکنید.
شیء در انتهای یک جاده یا خیابان قرار گرفته.
رنگ شی مورد نظر با رنگ
فضای پشت آن (رنگ زمینه) مخلوط شده.
اول سفر مسافت کوتاه به نظر میآید ولی
در انتها، راه طی شده بسیار طولانی میشود.
استفاده از انگشت برای تعیین
مسیر
این روش بر این اصل استوار است که مسافت بین دو چشم تقریباً دهم مسافت چشم
تا سر انگشتان شماست (دست درحالت کشیده به جلو).
وقتی که شما عرض و ارتفاع شیء
ای که در مسافت دور است را میدانید:
دست خود را به جلو دراز کنید و انگشت اشاره
خود را مستقیم نگه دارید، با یک چشم سر انگشت خود را به سوی شیء مورد نظر نشانه
بروید.
انگشتان را تکان ندهید. دقت کنید وقتی با چشم دیگرتان به انگشت نشانه
رفته نگاه میکنید مکان آن به کدام نقطه تغییر میکند.
مقدار تغییر مکان سر انگشت
خود را در راستای طول شیء موردنظر برحسب فوت (هر فوت 33 سانتیمتر) محاسبه
کنید.
فاصله شما تا شیء ده برابر جابجایی انگشت شماست.
این روش در عرض شیء
نیز انجام میشود. اگر میخواهید مسافت خود را تا ساختمان محاسبه کنید این روش مقدار
دقیقتری را نشان خواهد داد زیرا میدانیم فاصله بین طبقات ساختمان 3 تا 4 متر
است.
حرکت در امتداد حوزه رودخانه پیچ در پیچ
پیاده روی در حاشیه یا لبه دو
رود بزرگ تقسیم شده، بهتر است. زیرا رشد گیاهی کمتر و درختان کوچکترند، باتلاق و
لجنزار وجود ندارد و چشم انداز خوبی دارد که در مشخص کردن مسیر کمکتان
میکند.
امتداد رودخانه فرعی در مسیر و خارج از جاده اصلی
رودخانه هنوز به
عنوان راه طبیعی رفت و آمد درنظر گرفته میشود. معمولاً سرخپوستان از رودها و نهرهای
کوچک استفاده نمیکنند بلکه مسافرتشان در امتداد حاشیه نهرها یا انشعابات بین حوزه
دو رودخانه است.
مزیت مسافرت در یک مسیر خاص این است که در نقشه قابل دیدن و
بررسی است. مثلاً برای حرکت از A به A یا B به B بهتر است از رودخانه های فرعی گذر
کرده و از رودخانه های بزرگ عبور نکنید.
اگر در حاشیه رودخانه حرکت کند به
قسمتهای کم عمق میرسد، در باتلاق، لجنزار گرفتار میشود و همچنین باید با انواع پشه
ها و حشرات خونخوار رو به رو شود.
پیاده روی روی حاشیه یا ساحل دو رود بزرگ فرعی
مطلوبتر است. نمو گیاهان کمتر و درختان کوچکتر هستند. باتلاق و لجنزار وجود ندارد.
چشم انداز خوبی دارد که در پیدا کردن مسیر کمکتان میکند. به ندرت حشره ای در مسیری
که دستخوش باد است دیده میشود.
اگر در سفرتان از یک برنامه ساده پیروی کنید یا
از نشانه های طبیعی استفاده کنید مطمئناً به نتیجه مطلوبی خواهید
رسید.
چند وقته نرسیدم به وبلاگ گروه مون. به زودی مثل گذشته گزارش برنامه ها و مطالب مارو خواهید دید. مثل گذشته پرشور و پرتوان
سلام. ی مدتیه نیستیم. سرمون خیلی شلوغه. عروسی آرش خزایی تموم بشه بازم میایم. زود زود
و چه داستانها براتون بنویسیم. به امید خدا دو تا از اعضاء گروه بالاخره ازدواج میکنن و به نظر ما این گروه رو بیشتر تثبیت میکنه. موفق باشند و موفق باشید.
سلام. در این مدت که به وبلاگ کمتر سر زدم دوستان زیادی اظهار لطف کردند و پیام گذاشتند و حسابی شرمنده کردند. با تشکر صمیمانه از همه شما و همه کسانی که به ورزش و رشد اخلاق فکر میکنند ، برای همشون آرزوی سلامتی و پیروزی دارم.
در مورد سفر ارمنستان باید عرض کنم به دلیل ازدواج و درگیری های قبل از اون و کمبود وقت با ندا خانم قرار گذاشتیم که یک ماهی سفر رو به تعویق بیاندازیم. تا هم با خیال راحت تری بریم و هم به این مراسم برسیم. بنابراین یک ماه سفر ما به تعویق افتاد.
با تشکر.