گروه  دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

گروه دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

هرکجا سازی شنیدی ، شعر و آوازی شنیدی، از دلی رازی شنیدی ، یاد ما کن.
گروه  دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

گروه دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

هرکجا سازی شنیدی ، شعر و آوازی شنیدی، از دلی رازی شنیدی ، یاد ما کن.

یه گام کوچولو

سلام. بعد از اینکه کتابخانه اولمون رو تو یکی از مدارس روستایی محروم استان همدان به اون شکلی که مدنظرمون بود حدود دو سال پیش افتتاح کردیم . و در طول این مدت در حدود دو میلیون تومان کتاب دیگه به اون اضافه کردیم . در تدارک دومین کتابخانه مون هستیم تو یه استان دیگه. اینو نوشتیم که به همه دوستان خوبمون که دنبال میکنند این طرح رو بگیم که ما حسابی پیگیریم . اما با همه تلاشهامون به خاطر کمبود منابع مالی کمی طرح مون طولانی شده. ما خیلی نامه نوشتیم . چند بارم پیغام فرستادیم دوستان هم لطف خودشون رو از ما دریغ نکردن . اما این کار بازم همت والای شما دوستان رو میطلبه. 

اینکه بعد از اینکه یه خیر فوت میکنه میشینیم گریه میکنیم . اینکه وقتی فرصت تموم میشه افسوسشو میخوریم کار خیلی ویژه ای نیست . زنده هارو دریابیم . بچه های روستایی کوچولویی که مثل من و شما تو این خاک زندگی میکنن و وقتی چشماشو باز میکنن آسمون آبی این سرزمین رو میبینن. به شخصه ما اعضای گروه دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا اگه لازم باشه کاسه گدایی دستمون میگیریم و در هر خونه ای رو میزنیم تا بتونیم همونجور که وعده کردیم سی تا کتابخانه تو سی نقطه محروم این سرزمین برای خالص ترین  مردم این خاک بسازیم. نه اینکه خودمون رو به رخ کسی بکشیم. نه اینکه چهار روز دیگه جایی دعوتنون کنن و بگن آفرین به شما که اینکارو کردین. بلکه به خاطر اینکه مال همین خاکیم و تو همین وادی و برای همین مردم زنده ایم.ما دلمون به دل همدیگه خوشه . ایران یعنی بوی نان تازه ای که اون پیرزن روستایی تو اون روستای دورافتاده یزد برامون پخت. ایران یعنی بغض اون دختر کوچولوی روستایی که وقتی اولین کتابخانه رو ساختیم اومد و بهمون تبریک گفت. ایران یعنی غصه های اون مرد سیستانی که از کم آبی هیرمند شکایت داشت. ایران یعنی نسیم خنکی که تو ارتفاعات شیرکوه صورت هممون رو نوازش میکرد. ایران یعنی ردپای اون یوزپلنگ تو کویر پهناور درانجیر.

پست و مقام به قول اسوه و الگوی مردان عالم مولای (ع) مثل استخوان خوکی در دست جزامیه. دست برداریم از این همه منم منم و حسابگری . 

مال هم باشیم . کاری بکنیم .حتی اگه در نظرما کوچیک باشه مطمئنا در نظر خدا بزرگ محسوب میشه. اینقدرحرف زیاد نزنیم عمل کنیم.  یه گام کوچولو برای اینکه زندگی همدیگرو آسون تر کنیم از سی هزار صفحه کتاب و مقاله و وبلاگ نویسی بزرگتره. یه محکی بزنیم خودمونو . خوب توجه کنیم اینی که هستیم مدیون چه کسانی هستیم. یه گام کوچولو هم میتونه یه گام بزرگ باشه برای اینکه لطافت لبخند رو به چهره خیلی ها هدیه بدیم. منتظرتونیم 

یه گام کوچولو

نظرات 5 + ارسال نظر
خبر آنلاین جمعه 13 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 15:25 http://www.akhbar98.com/

9.012345605029987.47900346133سلام دوست عزیز اگر با تبادل لینک موافقی وب منو با عنوان اخبار آنلاین لینک کن و خبر بده تا لینکت کنم ..... تبادل لینک تو افزایش آمار تاثیر داره

سیدرضا دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:13 http://www.akmahabad.blogfa.com

من که از وبلاگ شما خیلی خوشم اومد وتجدید خاطره شد برام

خوشحال میشم بما هم سر بزنید

با افتخار لینک شدید

نصراله سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 14:44

سلام
لطفا شماره حساب!

Helmar پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 14:42 http://lucky-egg.blogsky.com

خیلی ازین حرکتتون لذت بردم...اگر امکان داره میخواستم باهتون همکاری کنم

محمد سوزنچی شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:13 http://hamedanzist.parsiblog.com

دستمریزاد
آرش جان
من لینک مطلبتونو رو وبلاگم قرار میدم امیدوارم موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد