گروه  دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

گروه دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

هرکجا سازی شنیدی ، شعر و آوازی شنیدی، از دلی رازی شنیدی ، یاد ما کن.
گروه  دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

گروه دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

هرکجا سازی شنیدی ، شعر و آوازی شنیدی، از دلی رازی شنیدی ، یاد ما کن.

تنها در پاییز

کاروانسرای فرسفج_ تنها در پاییز

آدمی اگر به دنبال سایه چیزی باشد که بهتر است ، بهتر که تا هیچ چیز را دنبال نکند و به آن حال بدتر که دارد خرسند بماند و آنها که اسرار شگفت میبینند باید آماده باشند تا تنها سفر کنند .

چقدر دوستی بین سوار و دوچرخه محبوبش در یک سفر طولانی نزدیک و صمیمی است ، یک نوع دوستی خاموش و آکنده از تفاهم . پیوندی ورای نیاز به بیان . آنها در تاریک و روشن صبح با هم یک نیایش میکنند : ( خدایا هر دوی ما را از سقوط و روح ما را از مرگ محافظت کن . خدایا ما را با هم حفظ کن و بخواه که هیچکدام دیگری را از دست ندهد. خدایا تو سومین همراه همیشگی ما هستی با ما بمان .......... )

جاده ـ سفر و دیگر هیچ

جاده ـ سفر و دیگر هیچ

جاده آغاز سفر است. وقتى تصمیم مى گیرى تا در مسیرى که جاده تعیین کرده حرکت کنى، این تو نیستى که قواعد را تعیین مى کنى، این جاده است که تو را در بى انتهایى خود گیر مى اندازد. در این بى انتهایى، تو هم نفس با وجب به وجب راه با کوه و کویر و دشت و جنگل، با مار و مور و ملخ یکى مى شوى، اصلاً احساس قرابت مى کنى، از کالبد خود بیرون مى زنى تا لحظاتى با روایت جاده و سفر هم کلام و هم نفس شوى. این اشتباه است که فکر کنى تو مسیرت را مشخص کرده اى، در جاده که باشى، راه همانى نیست که تو پیش از حرکت مشخص کرده اى. پا گذاشتن در جاده و مسافر شدن، فراتر از رسیدن ساده به مقصدى معلوم است. جاده یک راز است که باید مرحله به مرحله آن را کشف کنى، مثلاً سرت را بگذارى روى شیشه و چشم بدوزى به بیرونى که لحظه به لحظه تازه تر مى شود و تصاویر گریزانش از مقابل چشمانت به آنى محو مى شوند و جاى خود را به تصاویرى تازه تر مى سپارند. اینجا جاده است، راه است، بخشى از زندگى توست.

هر کجاى زمین خدا که باشد، تو مى شوى مسافر جاده هاى جهان. در مسیرى که راه تعیین مى کند تا انسان را از ملال و یکنواختى زندگى روزمره شهر هاى خاکسترى نجات دهد. جاده نجاتت مى دهد تا براى یک بار دیگر خودت را پیدا کنى. چشمانت از شیشه خودرو، از شیشه اتوبوس، از پشت شیشه قطار با پست و بلند زمین هماهنگ مى شود، جفت و جور مى شود. جاده خیز بر مى دارد، تو در جاده راهى سفرى و سفر در تو ادامه پیدا مى کند. اینجاست که سفر با وجب به وجب خاکى که پشت سر نهاده اى مى شود یک خاطره، مى شود بخشى از دغدغه ات که هر چند وقت یکبار تکرار کنان از راه مى رسد و رؤیاى آن تو را نیز با خود مى برد. ما در هر سفرى که هستیم، ناخودآگاه هم که باشد بزرگتر مى شویم. کافى است سرت را بچرخانى و در پیرامون جهان تازه اى که هستى دقیق تر شوى. به ظرافت آن رفتار توجه کنى، آن قوم تازه را بنگرى، از این لهجه دلنشین و آن رفتار صمیمى مردمان سرزمین ات لذت ببرى. کافى است سرت را بچرخانى و چشمانت را باز کنى. اینجا شهرى است با آئین هاى بى شمار، آنجا کویر است با خاک و آفتاب بى دریغش، آنجا کوهستان است با سلطنت عقابان باشکوهش، این طرف دریا است با مردان ماهیگیرش که آوازخوان توفان و تنهایى شده اند. برو به جنگل روبه رو و بر خس و خاشاک درختان پا بگذار، برو و خاک کویر را با هرم گرمایش در دستانت بگیر، بگذار تنفس گرم خاک دستانت را بسوزاند که مرد و زن کویرى در میان همین هرم گرما به دنیا مى آیند و یاد مى گیرند که چگونه از کویر گل برویانند. برو به دیدار دریا، آنجا که ماهى دارد. برو به شهرى که از در و دیوارش شعر مى بارد. اینجا شهر دیگرى است، آنجا روستایى است با چنارهاى بلند و انار و پرندگان بى نظیرى که انگار بر شاخه درختان مى رویند.

روزنامه ایران - سه شنبه ۶ آذر ۱۳۸۶


 

آنادانا چیست ؟

آنادانا چیست ؟

برای دوستانی که احتمالاً برایشان این سوال پیش آمده که آنادنا چیست این پست را قرار می دهم

آنادنا : همدان از جمله شهرهای بسیار قدیمی جهان و از نخستین سکونتگاه های تاریخی ایران است که به دلیل وجود کوههای پرچشمه ، آب و هوای بسیار مطبوع در 5 ماهه اردیبهشت تا شهریور و خاصیت تدافعی آن به خاطر وجود کوههای فراوان در اطراف آن بسیار مورد توجه بوده است . و به احتمال فراوان به همین دلیل بوده که مادها این منطقه را برای سکونت و بعدها پایتختی امپراتوری تازه تاسیس خود انتخاب کردند .

همدان که امروزه به این نام خوانده می شود و به معنی محل گردآمدن است در گذشته به نامهای مختلفی خوانده می شده . از جمله یونانیان آنرا اکباتان می خواندند . و اسمهایی نظیر هگمتانه ، هکمتانه ، آمادانا ، آنادانا داشته است و در سده های نخستین اسلامی همذان خوانده میشد. این شهر با قدمتی بیش از 3000 سال همواره مورد توجه تمدن شناسان و مورخان بوده است . شهر همدان همیشه از جمله نقاط پرجاذبه برای جهانگردان و ایرانگردان بوده و هر ساله پذیرای هزاران نفر از هموطنان عزیزمان است .

 

بزرگ مرد مشرق زمین - ابن سینا

 

این نیز شایان ذکر است که مردم همدان هزار سال است که میزبان مهمانی عزیز به نام ابوعلی سینا گوهر خاور زمین هستند و بسیار ایشان را دوست دارند و همواره به این میزبانی افتخار می کنند .

از همین جا همه مردم جهان مخصوصاً ایرانیان را و به ویژه دوچرخه سواران سایکل توریست را به این این شهر زیبا دعوت میکنم . خاک پایتان توتیای چشممان باد .

 

 

چند توصیه مهم و ضروری

چند توصیه مفید و ضروری :

1-     به هر شهر یا کشوری می روید فراموش نکنید که مهمان آن مردم هستید پس به اعتقادات و آداب و رسوم و کشور یا شهر آنها احترام بگذارید . حتی اگر از نظر شما مورد قبول نباشد .حضور ما در آیین های ملی و مذهبی دیگران، نباید موجب خالی شدن این آیین ها از هویت و روح مقدس آنها شود . 

2-     شبها اگر در حالت کمپینگ به سر میبرید خیلی سبک بخوابید . این یک ضرورت است که می تواند در بسیاری مواقع حتی جان شما را نجات بدهد .

3-     برای شناخت مسیر از لحاظ پستی و بلندی به گفته های رانندگان خودروها توجهی نکنید .به دلیل اینکه آنها به سرعت و به وسیله موتور پرقدرت خودرو خود پستی و بلندی جاده را مانند یک دوچرخه سوار حس نمیکنند .

4-     به مسائل بهداشت تغذیه ای بسیار توجه کنید. سعی کنید آبهای تصفیه شده یا چشمه ها را بنوشید چون یک دوچرخه سوار بیمار دچار مشکل بزرگی است.

5-     بهتر است از لباسهای رنگی با رنگهای تند ( غیر استتاری ) استفاده کنید تا هم در روز و هم در شب از دور برای رانندگان قابل دیدن باشید . دومین فایده آن هم این است که روحیه خودتان شاد می شود.

6-     اگر فکر می کنید درون سرتان چیز با ارزشی برای حفظ کردن دارید حتماً حتماً از کلاه ایمنی استفاده کنید . امروزه کلاه های ایمنی خوبی در بازار وجود دارد که می توان با قیمتی نازل آنها را تهیه کرد.

7-     زیاد در مارک لباس یا قیمت آن حساسیت نشان ندهید . اما سعی کنید انواع مختلفی از پوشاک را به همراه داشته باشید تا بتوانید در شرایط آب و هوایی مختلف از آنها استفاده کرد .   

8-     فراموش نکنید یک گردشگر خوب محیط را به گونه ای ترک می کند که انگار هرگز به آن پا نگذاشته است . این قاعده به ویژه در محیط طبیعی مصداق دارد . حضور شما در طبیعت نباید به هیچگونه تخریب یا آلودگی منجر شود . رعایت حریم پوشش گیاهی ، اجتناب از آسیب به حیات جانوری ، جلوگیری از رها سازی حتی یک قطعه کوچک زباله در طبیعت و ممانعت از هر آنچه که ممکن است تغییری در سیمای محیط ایجاد کند ، دستورالعمل های اجرایی برای سفر پاک و پایدار در طبیعت است.

9-     هیچ گاه و در هیچ شرایطی مغرور نشویم . در طول سفر مردمان بسیاری را می بینید که از شما تقدیر و شما را تشویق میکنند . اما بدانید که همه آنها به شما لطف دارند. پس سعی کنید مغرور نشوید. چون به طور قطع در آنها نیز توانایی هایی هست که در شما نیست.

10- در هر شرایطی و همه حال خدا را به یاد داشته باشید. و بدانید که توان درون عضلات شما و نفسی که می کشید و طبیعتی که در اطرافتان هست و همه و همه چیز لطف و اراده اوست . در غیر این صورت پلک هایتان را هم نمی توانستید به هم برسانید .

11-  به اصول و قوانین راهنمایی و رانندگی احترام بگذارید . این قوانین تنها برای رانندگان نیست . بلکه برای حفظ جان شما هم هست .

12-  تا حد امکان از کنار جاده و بر روی خط سفید انتهایی لاین آخر برانید و جاده را برای کامیونها و خودروها باز بگذارید. فراموش نکنید که شما از آنها آسیب پذیرترید .

13-  به توصیه های کارشناسان تغذیه توجه کنید . یک سفر عالمانه لذت بخش تر از یک سفر غیرکارشناسانه است . توان بدنی ، مواد غذایی پر انرژی و حجم مواد غذایی را در نظر داشته باشید .

آرش در شهر گندمان

 

کمی آرامتر

کمی آرامتر

سلام. امروز تصمیم گرفتم که کمی تو وبلاگ مطلب بنویسم. متاسفانه مدتی است که کم کار شدیم. ضمن اینکه وبلاگ قبلی مان هم خراب شد و جمع زیادی از دوستانمان ما رو گم کردن و با همه تلاشی که کردیم و برای آنها پیام گذاشتیم. اما خیلی هایشان آدرس وبلاگ ما را تو وبلاگ خودشون اصلاح نکردند.

البته امروز نمی خواهم در مورد اینجور چیزها بنویسم . بلکه دوست دارم در مورد ایران و مردم خوب آن صحبت کنم . چون از اهداف پنج گانه ما دوتایش (3 و 5 ) مربوط به این موضوع است.

فکر نمی کنم از مردم ایران خاص تر جایی از دنیا داشته باشد . مردم ایران از نژاد های مختلفی هستند و با زبانها و فرهنگهای متفاوت ، جوری که اگر فقط دو هفته وقت بگذاریم و دور ایران را یک گشت کلی بزنیم لااقل با بیست سی نوع آداب و رسوم و زبان و لهجه آشنا خواهیم شد. اما این مردم با اینهمه تفاوت تا به حال در کنار هم به برادری و دوستی زندگی کرده اند . در زمان گرفتاری یا خدای ناکرده جنگ به قومیت یا شهر فکر نکرده اند و به یاری هم شتافته اند . از مرزهای زرین و از آب و خاک با جان خود پاسداری کرده اند . چیزی که در خیلی نقاط دنیا نه که اصلاٌ نیست بلکه کم است.

کمی آرام تر برانیم . اگر در هر کدام از این شهرها یا روستاها گرفتار شوی و ساکنین آنجا بدانند که واقعاٌ به کمک احتیاج داری با جان و دل از شما پذیرایی میکنند . شاید کسی بگوید اینها متعلق به گذشته است و امروز اینطور نیست . اما من میگویم امروز هم هست . یادم نمیرود زن بارداری را که به همراه شوهرش در بندرماهشهر ما را با اصرار به خانه شان بردند یا آن جوان اهوازی نان به دست را که وقتی از او پرسیدیم نانوایی کجاست نانش را که در آن گرما خریده بود به ما داد و وقتی خواستیم پولش را بدهیم برای اینکه نگیرد فرار کرد .

آن پیرزن ارزانفودی ( از روستاهای همدان ) که وقتی از او درخواست آب کردیم خنک ترین آبی را که در خانه داشت برایمان آورد . آن مرد سوری ( از روستاهای اسدآباد همدان ) که وقتی خواستیم قمقمه هایمان را از چشمه پر کنیم به اصرار ما را به خانه اش برد و حتی میخواست ناهار برایمان تدارک ببیند . و صدها نمونه دیگر در صدها نقطه دیگر این خاک زرین . آنها که اینها را باور نمیکنند بهتر است با هموطنانشان بیشتر آشنا شوند .

این مردم از بهترین مردم دنیا هستند . کمی از خودروهای پر سرعتمان پیاده شویم و کمی با دقت بیشتری به اطرافمان نگاه کنیم . این مردم وجودشان را در طول تاریخ پرافتخارشان اثبات کرده اند. شهری یا روستایی ، تهرانی و شهرستانی را دور بریزیم . ما همه فرزندان یک خاکیم و آن خاک پربرکت ایران است . اگر از کسی میرنجیم یا در طول سفرهایمان از کسی برخورد خوش نمی بینیم آن یک نفر را به همه مردم ساکن آن منطقه بست ندهیم . هر نقطه این مرز و بوم آدمهایی هستند که می توانند باعث شگفتی ما شوند . آدمهایی که یک دریا احساس در آنهاست . جالب است که خیلی از آنها هم نمی دانند که این گونه اند . انسانهایی بی ادعا و بی ریا .

 خودروهایمان را آرام تر برانیم ، سفر رسیدن به مقصد نیست ، سفر در حقیقت مسیری است که میرویم . مقصد پایان سفر است . مردمان کویر با دلهایی که برعکس کویر بسیار بخشنده است . مردمان غرب ایران با کوههای بلند خود مانند کوه در سختی ها مقاومند. کوه نماد مهمان نوازی آنهاست. می بخشند قبل اینکه از آنها خواسته شود . مردمان ساحلی مانند دریا بیکرانند . پر رمز و راز اما یک رنگ .

خودروهایمان را آرامتر برانیم . زمان زندگی و دیدن این طبیعت و این مردم کوتاه است . استفاده کنیم قبل از اینکه از دست بدهیم . پیرمرد همدانی را فراموش نمیکنم که میگفت سالها سفر کرده و یک درس آموخته و آن این است که مردم ایران خیلی خوبند. کسانی که به خارج ایران سفر کرده اند این حرفها را بیشتر درک میکنند. اگر خوب باشیم خوب خواهیم دید .

در پایان به همه مردم ایران از کهنسالان که چراغ راه آینده ما هستند تا نوزادان که فرداساز این میهن سلام و درود میفرستم و برای همه آنها آرزوهای خوبی دارم .